کد مطلب: 80102 تعداد بازدید: ۶۷۱

عرفات، پذیرای نیایش های حسینی

سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۲:۳۰
دعای عرفه امام حسین (ع) یکی از ادعیه عرفانی ناب است که هر فرازی از آن درسی از توحید است.

ساز و کار نیایش، مانند ساز و کارهای تبادل امواج فیزیکی، تحت شرایطی قوّت می گیرد. در مساجد، زیارت گاه ها و در جهت قبله، میدان های مغناطیسی مادی و معنوی برای تصعید امواج ذکر و نیایش، مناسب تر است. دعای عرفه امام حسین (ع) یکی از ادعیه عرفانی ناب است که هر فرازی از آن درسی از توحید است. دعا تبلور مددخواهی از سرچشمه فیض و پاسخ به یکی از اساسی ترین نیازهای متعالی بشر است و هر انسانی فارغ از کیش و آیینی خاص و به فراخور شخصیت و رویکردهای فکری خود به آن تمسک می جوید.

عرفه، روز دلدادگی

شانه های متلاطم امروز، از مرور اشک های حسین علیه السلام آمده است. گُلِ آوایی در رگانِ لحظه های دشت جاری است. هوای تب دارِ عشق از دلِ کلمات عرفات برمی خیزد. هر واژه، قطعه فراگیر شوق و دریایی پر از مرهم بر کویر دلتنگی ها است. عرفه، سرمایه معنویِ حاصل از سوز و گدازهای حسین علیه السلام است. بضاعت خیسِ دلدادگی و وصالِ در دسترس است. معبودا! پاره های دل ما را با حاضران در وادی آسمانی عرفات، قرین ساز و با قلم گرفتن بر خطاهای دیروز، این قطراتِ اُنس را رهتوشه فردای معادمان کن.

عرفات، پذیرای نیایش های حسینی

عرفات، منطقه ای خارج از محدوده حرم و در شرق مکه با مساحت حدود هجده کیلومتر مربع است. در شمال شرقی عرفات، جبل الرحمه (کوه رحمت) است که روایت شده رسول خدا صلی الله علیه و آله خطبه حجة الوداع را بر فراز آن ایراد فرمود. سرور آزادگان جهان، حسین بن علی علیه السلام دعای جاودانه خویش را در دامنه این کوه خواند. عرفات همچون رصدگاهی است که رو به بی نهایت نصب شده است و نیایش کنندگان، با دوربین های مختلفی آن بی نهایت را نظاره کرده اند. سلام بر عرفات، صحرای شورگستر سرشار از عشق که پذیرایِ نیایش های حسینی است و درود بر دل های کربلاییِ حاجیان که از زمزمه های اشکبارشان، آن بیابان، عطر بارانِ معرفت گرفته است.

تداعی رحمت

عرفه و عرفات، تداعی بخش رحمت و آمرزش است. در روایتی، بزرگ ترین جُرم برای آن گروه از اهلِ عرفات در نظر گرفته شده که از عرفات باز می گردند و گمان می کنند مورد بخشش قرار نگرفته اند.

در این زمینه، متون روایی دریچه های روشن امید را چنین می گشایند که پس از گذشتِ ماهِ مبارک رمضان و آمرزیده نشدن شخص، او می تواند از فرصت روز عرفه با شرایط کامل آن برای آمرزش خویش بهره بَرَد. بر هیچ کس پوشیده نیست که این جایگزینی، بر مقام ویژه عرفه دلالت می کند.

عرفه، یادآور نیازهای عزتمند

بارها در نماز، دلاویز و سرمستِ توحید، خدا را بی نیاز خوانده ایم. روز عرفه نیز همه در کنار هم، هر یک به نوع و درجه ای سهیم بودن خود را در نیازمندی اشک می ریزیم. چه قدر عزیزند این نیازها. می توان از نَفَس های این خیلِ نیازمند، عزّت را استشمام کرد؛ عزّتی که تنها رو به درگاهِ اوست. کسی که دستان پُرِ عرفه را فراموش کند، محرومیتِ واقعی را ضمیمه خویش کرده است. هم از این روست که زینت عبادت کنندگان ـ امام سجاد علیه السلام ـ به سائلی که روز عرفه گدایی می کرد، فرمود: «وای بر تو! آیا در چنین روزی دست نیاز به سوی غیر خدا دراز می کنی. در چنین روزی برای کودکانِ در رَحِم امید سعادت می رود».

ستاره هایی از آسمانِ عرفه

تو آغازگر احسانی، پیش از توجه عبادت کنندگان؛ اَنْتَ البادی بالإحسانِ قَبْلَ تَوَجُّه العابدینَ.

خدایا! چگونه عزتمند باشم، در حالی که از خاک خوار و بی مقدار مرا سرشتی یا چگونه عزتمند نباشم، در حالی که مرا به خودت نسبت دادی؟ الهی کیفَ اَسْتَعِزُّ وَ فِی الذِّلَةِ اَرْکَزْتَنی اَمْ کَیْفَ لا اَسْتَعِزُّ و الیکَ نَسَبْتَنی؟

خدای من! چگونه واگذاری مرا، حال آنکه سرپرستی ام را پذیرا شده ای؟ اِلهی کَیْفَ تَکِلُنی وَ قَدْ تَکَفَّلْتَ لی؟

نادانی و گستاخی من بر تو، تو را از هدایتم باز نداشت؛ لَمْ یَمْنَعْکَ جَهْلی و جُرْأتی علیکَ أنْ دَلَلْتنی.

خدایا! کاری کن که چنان از تو بترسم، گویا تو را می بینم؛ اللهمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَأَنّی اَراکَ.

معامله آن بنده بسی زیانبار است که به او بهره ای از عشقت نداده ای؛ خَسِرَتْ صَفْقَةُ عبدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّکَ نصیبا.

چه دارد آنکه تو را ندارد، و چه ندارد آنکه تو را دارد؟ ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَک و مَا الَّذی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ؟

هرچند بندگیِ من به طور جدّی تداوم نیافت، اما دوستی و اراده قطعی ام پایدار است؛ اِنْ لم تَدُمِ الطّاعَةُ مِنّی فِعْلاً جَزْما فَقَدْ دامَتْ مَحَبَّةً وَ عَزْما.

خدای من! مرا به که وا می گذاری؟ به آشنایی که از من می گسلد یا به بیگانه ای که بر من روی تُرش می کند؟ الهی إلی مَنْ تَکِلُنی إلی قریبٍ فَیَقْطَعُنی اَمْ اِلی بعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنی؟

دست نیاز به درگاهت دراز کرده ایم. همان دست ها که به خواری اعتراف نام گرفته است؛ فَقَدْ مَدَدْنا الیکَ اَیْدِیَنا فَهِیَ بِذِلَّةِ الإعترافِ موْسومَةٌ.

خدایا! من در توانگری ام مستمندم، پس چگونه در نیازمندی ام مستمند نباشم؟ الهی اَنَا الفقیرُ فی غِنایَ فکیف لا اکونَ فقیرا فی فقری.

 

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

    2