کد مطلب: 71957 تعداد بازدید: ۹۵۹

«اقتدا کردن» به حضرت زهرا (سلام الله علیها) یعنی «داشتن سبک زندگی فاطمی»

سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۰:۱۸
کسی که بخواهد با قدرت و سرعت رشد کند، با مراجعه به سیره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌تواند از سنگلاخ‌ها و پیچ و خم‌های زندگی، به سرعت عبور کند.

حضرت زهرا در تمام چیزهای که ما در زندگی به آن احتیاج داریم، اعم از اقتصاد، خانواده، تربیت فرزند، مسایل اجتماعی، سیاسی، مباحث توحیدی و معرفتی و ... به اندازه کافی آثاری برجای گذاشته اند. پس کسی که بخواهد با قدرت و سرعت رشد کند، با مراجعه به سیره حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌تواند از سنگلاخ‌ها و پیچ و خم‌های زندگی، به سرعت عبور کند. این قدرت سبک زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که می‌تواند در همه مراحل زندگی به انسان آرامش بدهد و ما را به سرعت به مقصد برساند.

ما با مادرمان حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دو نوع رابطه داریم: ۱- حقیقی -۲- حقوقی.

وقتی می‌گوئیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک دختر عرب در جزیرة العرب بود؛ یا دختر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) یا مادر ائمه بود؛ در حقیقت به بخش جنسیتی او نظر کرده ایم. در حالی که این بانو، یک حقیقت فوق جبروتی و الهی دارد و کاملترین موجود در نظام خلقت است.

اصل و ریشه هر یک از ما، از نور مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. ایشان مادر حقیقی همه انسان‌ها و مهمتر از پدر و مادر زمینی ما هستند. این رابطه، رابطه حقیقی ما با ایشان است. اگر این رابطه را گم کنیم، راه را اشتباه رفته ایم. یعنی وقتی بپرسند مادر حقیقی یا اصلی تو کیست؟ اگر ما مادر زمینی خود را به عنوان مادر معرفی کنیم، اشتباه بزرگی کرده ایم؛ چون آنها فقط بدن ما را به وجود آورده اند، در حالی که حقیقت و اصل ما از نور اهل بیت (علیهم‌السلام) است.

بنابراین، مهمترین مسئله ای که در شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) باید به آن توجه کنیم، این است که دریابیم رابطه ی حقیقی ما با ایشان و سایر معصومین (علیهم السلام) و به ویژه آقا امام زمان (عج) چگونه است؟

 اگر شما خانواده اصلی ات را رها کنی و در چینش های دنیایی ات، مثل انتخاب دوست، همسر، سبک زندگی و ... بخش های پائینی را ملاک قرار دهید، تا آخر عمر راه را اشتباه می روید. پس برای دوری از چنین خسرانی، سبک زندگی خود را با عضویت در خانواده آسمانی تان تنظیم کنید.

با توجه به این نکته است که خداوند در قرآن کریم الگوی هر انسانی را معرّفی نموده است: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ= قطعا براى شما در رسول خدا سرمشقى نیكو وجود دارد». در این آیه می بینیم که لیاقت یک انسان، تا حد و اندازه ی معصوم می تواند باشد.

اهل بیت (علیهم السلام) نیز حجت های خدا بر انسان هستند. یعنی اگر می‌خواهید به خدا برسید و شبیه او شوید، باید زیر نظر مربی و الگو باشید تا شبیه الله شوید. از این رو، ما با تبعیت از حجت های خدا می توانیم به آن مقام برسیم. اگر کسی معصوم را الگوی خود قرار ندهد، ضرر کرده است.

یکی از مقامات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، حجیت ایشان بر اولاد کرامش (علیهم السلام) است. حجت خدا یعنی کسی که بزرگ است و می تواند به بزرگی خودش تربیت کند. همان طور که استاد می تواند شاگردش را به بزرگی خود تربیت کند.

امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در مورد مادرشان، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: «نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْنا= ما (ائمّه) حجت خدا بر مردم و مادرمان فاطمه حجت خدا بر ماست». یعنی الگوی ما اهل بیت (علیهم السلام) هم در سیری که به الله داریم، مادرمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. حتی زمانی که امام زمان (علیه السلام) ظهور کنند، می فرمایند: «وَفی اِبنَةِ رَسولِ الله لِی اُسوَةٌ حَسَنَةٌ = سبک زندگی دختر رسول خدا، الگوی شایسته ای برای من است.»

پس شایسته است یکی از دغدغه های اصلی تان در زندگی، انس با مادرتان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد. اگر در این دنیا با او انس نگیرید و از ایشان دور باشید، در آخرت هم از او فاصله خواهید گرفت. انس نداشتن یعنی انتخاب سبک زندگی غلط.

انس به مادر حقیقی و آسمانی تان به این است که بدانید ایشان در زمینه های مختلف زندگی  چگونه  برخورد می کردند؛ شوهرداری، فرزندداری، فعالیت سیاسی، نحوه برخوردشان با امام زمان شان و...

حمایت و دفاع از امیرالمومنین به عنوان امام زمانه خویش، از  مهمترین مواردی است که باید به سبک زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) توجه کرد.

 درسی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به ما دادند، این است که چگونه با امام زمان مان باشیم و از او جدا نشویم.  دفاع بی امان ایشان از امام علی (علیه السلام) تا آن جا ادامه یافت که حضرت تمام هستی اش را قربانی امامت کرد. چون مقام حفاظت از امام زمان بالاتر از احساس های زناشوئی است. حتی یتیم شدن فرزندان و سقط جنینش هم او را از حمایت از امامش باز نداشت. حب فرزند او را از درگیری فیزیکی با چند مرد جانی هم نگرانش نکرد. سیلی خوردن، شکسته شدن پهلو و.. هیچ کدام از اینها مانع دفاع از امام زمانش نشد. همه اینها را داد تا مبادا امامش تنها و بی یار و یاور  باشد.

بنابراین، بهتر است در شهادت حضرت، فقط به این  بسنده نکنیم که این بانو ی خدا گونه به شهادت رسیدند (هر چند مهم هستند) اما باید بفهمیم که چرا حضرت سیلی خوردند؟ چرا بازویشان شکسته شد؟ چرا جنینش سقط شد؟ اگر ما اینها را نفهمیم و فقط به گریه اکتفا کنیم، هر چند ثواب هم دارد، ولی سازنده نخواهد بود. ما را به قرب حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام زمان (عج) نمی رساند.

عزاداری ما باید عزاداری حقیقی باشد. یعنی اگر گریه هم می کنیم با بصیرت و معرفت باشد و تصمیم بگیریم پا در جای مادرمان فاطمه زهرا بگذاریم و به ایشان اقتدا کنیم.

توجه کنید؛ اگر روزی حضرت از ما بپرسد که من همه کار برای امام زمانم کردم، شما چکار کردید؟ چه سرمایه ای گذاشتید؟ چه جوابی می توانیم داشته باشیم!  ما باید واقعا به این موضوع فکر کنیم؛ چون حتما حضرت زهرا (سلام الله علیها) این سوال را از ما خواهد کرد.

منبع:گزیده ای از سخنان استاد شجاعی

    2