کد مطلب: 164621 تعداد بازدید: ۲۰

تفسیر سوره بقره (5)

چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۰۵:۳۰
سوره بقره بزرگ‌ترین سوره قرآن، دومین سوره و از سوره‌‌های مدنی قرآن است که در جزء‌های اول، دوم و سوم جای دارد. نام‌گذاری این سوره به نام «بقره» به دلیل وجود داستان گاو بنی‌اسرائیل در آن است.

آیه استرجاع (۱۵۶)

«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَ‌اجِعُونَ﴿۱۵۶﴾»
 ([صابران]كسانی [هستند] كه چون مصیبتی به آنان برسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم».)

بخش پایانی آیه ۱۵۶ سوره بقره که به بازگشت انسان‌ها به سوی خدا اشاره دارد، به آیه استرجاع معروف است.[۴۲] این آیه صابران را کسانی معرفی می‌کند که در مصیبت‌ها می‌گویند: «ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او باز می‌گردیم.»[۴۳] مسلمانان بنا بر این آیه و توصیۀ روایات، در مصیبت‌ها آن را تلاوت می‌کنند.[۴۴] در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس در مصیبت‌ها آیه استرجاع را بخواند، اهل بهشت است.[۴۵]

آیه استجابت دعا (۱۸۶)

«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾»
 (و هر‌گاه بندگان من، از تو درباره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعای دعاکننده را- به هنگامی که مرا بخواند- اجابت می‏کنم، پس [آنان‏] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.)

این آیه را به چند دلیل نشانه اهتمام خدا بر استجابت دعا دانسته‌اند.

  • اساس گفتار بر متکلم وحده بودن است؛
  • تعبیر عبادی (بندگانم) آورده نه مردم؛
  • بدون واسطه سخن گفته؛
  • تاکید بر نزدیک بودن خدا به بندگان؛
  • وعده اجابت را به دعاکردن منوط کرده است.[۴۶]

علامه طباطبایی با برشمردن نکات هفتگانه در این آیه، آن را شامل ظریف‌ترین و زیباترین اسلوب می‌داند و معتقد است این آیه منحصر به فرد است.[۴۷]

آیه شراء (۲۰۷)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰۷﴾»
 (و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می‌‏فروشد و خدا نسبت به [این‏] بندگان مهربان است.)

به آیه ۲۰۷ سوره بقره، آیهٔ شراء یا اشتراء، می‌گویند. این آیه درباره فداکاری حضرت علی(ع) در لیلة المَبیت نازل شد که برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص) در بستر او خوابید.[۴۸] این آیه کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای به‌دست‌آوردن رضایت خداوند فدا کنند.[۴۹] علامه طباطبایی درباره ارتباط فراز اول آیه (وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّـهِ) با فراز پایانی‌اش (وَاللَّـهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ) گفته است، وجود انسانی که از جان خود در راه رضای خدا درمی‌گذرد و انسان‌ها از برکات او برخوردار می‌گردند؛ روشن است وجود چنین فردى در میان انسان‌ها، رأفتى است از سوی خدا بر بندگانش.[۵۰]

آیةالکرسی (۲۵۵)

آیة الکرسی به خط ثلث، اثر احمد کامل

«اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْ‌سِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾»
 (خدا است كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مى‌گيرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، از آنِ اوست. كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى‌داند. و به چيزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى‌يابند. كرسى او آسمان‌ها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و او است والاى بزرگ.)

آیةالکرسی در میان مسلمانان شهرت زیادی دارد و مورد توجه و تعظیم آنان بوده است. اين‌ آيه‌ در زمان‌ پیامبر اکرم(ص‌) نيز به‌ آيةالكرسى‌ معروف‌ بوده‌[۵۱] و پيامبر(ص) آن را باعظمت‌‌ترين‌ آیه قرآن‌، نامیده است‌.[۵۲] اهل بیت (ع) نیز در روایات متعددی درباره اهمیت آیةالکرسی و تفسیر آن سخن گفته‌اند.[۵۳] علامه طباطبایی دلیل عظمت آيةالكرسى‌ را شامل‌ بودن آن بر مطالب دقیقی درباره توحیدِ خالص و قیمومیت مطلق خدا می‌داند و معتقد است به‌ جز اسماء ذات خدا، همه اسماء حُسنای او، به قیمومیت او برمی‌گردد.[۵۴]

خوشنویسی آیت الکرسی

برای واژه «کرسی»، معانی مختلفی همچون قلمرو حکومت، منطقه نفوذ علم و موجودی گسترده‌تر از آسمان و زمین گفته شده است.[۵۵] بر طبق حدیثی از امام صادق(ع)، «کرسی» علم اختصاصی خداوند است که هیچ یک از پیامبران و فرستادگان و حجت‌هایش را بر آن آگاه نکرده است.[۵۶]

آیه عدم اکراه در دین (۲۵۶)

«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾»
 (در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزی استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنوای داناست.)

آیه ۲۵۶ سوره بقره را نشان بر اجباری نبودن پذیریش دین به ویژه دین اسلام بر کافران، مشرکان و دیگران دانسته‌اند؛ چراکه مسیر حق از باطل روشن شده است. این آیه همچنین برای سخن و عمل اجباری هیچ ارزش دنیوی و اخروی از نظر شریعت قائل نیست.[۵۷]

درباره سبب نزول این آیه گفته‌اند یکی از اصحاب پیامبر(ص) از او خواست، دو پسرش را که مسیحی شده بودند، به دین اسلام برگرداند. در پاسخ به این درخواست، آيه ۲۵۶ سوره بقره نازل شد که ایمان‌آوردن به دین اجباری نيست.[۵۸] به نوشته مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، اين آيه نشان می‌دهد که دین اسلام با اجبار و زور شمشير و قدرت نظامى پيش نرفته است. به گفته وی، به علت آنکه آیه قبل، از عقاید بنیادین دین، مانند توحید و صفات خدا سخن می‌گوید و این عقاید با عقل قابل استدلال است، از این آیه می‌توان نتیجه گرفت که دین نیازی به اجبار ندارد.[۵۹]
علامه طباطبایی این احتمال را داده که ممکن است منظور از اکراه در آیه، اجبار تکوینی(تکوین به معنای ایجاد چیزی در خارج از ذهن است[۶۰]) باشد؛ یعنی از آنجا که ایمان‌آوردن، امری درونی و قلبی است، امکان اجبار در خصوص آن وجود ندارد.[۶۱]

    2