برگزاری صدو دومین پیش نشست علمی با عنوان « تبیین مراتب قرآنی شعور کائنات در هستی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)»
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۳۷:۰۳
خانم نجم الدینی ارائه دهنده اول در ابتدای بحث گفت : جهان هستی مجموعهای ازموجودات و مخلوقاتی است که از آنها تعبیر به کائنات میشود. شعور معنای عامی دارد که شامل اموری مثل ادراک، علم، معرفت، احساس، فهم و امثال آن میگردد که مراتب آن در مخلوقات با یکدیگر متفاوت است. درک این مطلب علاوه بر تغییر نگرش انسانها نسبت به هستی، او را به تدبر و تفکر در قرآن کریم هدایت میکند؛ زیرا در آیات قرآنی به خوبی میتوان دریافت که علاوه بر انسانها، حیوانات، زمین، آسمان و نیز سایر پدیدههای جمادی در هستی نیز دارای مرتبهای از شعور و ادراک هستند. انسان ها موجوداتی هستند که مراتب بالایی از شعور و فهم را دارند . آیات متعددی در قران هست که شعور حیوانات و کائنات اشاره دراد در واقع همه موجودات هستی به اندازه درک وجودی خودشان مرحله ای از شعور و فهم را دارا می باشند . درادامه به تعریف شعور پرداخت و گفت : از لحاظ لغوی واژۀ «شعور» از ماده «شعر» به معنای مو است که دو اصل برای آن وجود دارد؛ یکی دلالت بر چیزی میکند که ثابت و پابرجا است و دیگری بر علم، دانش، نشانه و علامت دلالت دارد. و از لحاظ اصطلاحی علامه طباطبایی بیان می کند: شعور را ابتدای علم به چیزی می داند ، ابتدای اداراک دقیق معنا می کند . شعور در محسوسات شعور علمی است که بواسطه ان به زاویای دقیق هر چیزی پی می بریم. «کائن» یا «کائنات» در اصطلاح موجوداتی هستند که با سلسله ای از فعل و انفعلات مادی در جهان حادث میگردند. از منظر ابن سینا کائنات از آغاز تا فرجام از «احد» صادر میشود و محال است که هیچ تغییری بی آنکه به دگرگون ناپذیری و کمال «احد» لطمه بزند، بر آنها عارض شود.. از این رو کائنات یعنی حصول صورت در ماده و به معنی شیء موجود است .
استاد حوزه در ادامه به اقسام کائنات پرداخت و گفت : موجودات در جهان هستی دو گونه هستند . دسته اول موجودی است که به خاطر کمال ذاتی اش، بر همه ی موجودات فائق و جامع کلیه ی خیرات و برکات است و آن وجود واجب الوجود همان ذات مقدس خداوند می¬باشد که منشأ تمام هستی و خالق تمام کائنات است که شعور هر جسم و هر موجودی از وجود اوست .دسته دوم مخلوقات هستند که نیاز کمال خود را از واجب الوجود و شعور مندی خودشان را نیز از واجب الوجود دریافت میکند با توجه به ظرفیت وجودی خودشان مراتب کمال را دریافت می کند. مراتب کمال در موجودات متفاوت است حتی در بین انسان ها مثلا پیامبران و معصومان که مراتب بالاتری از کمال را دارا می باشد نسبت به عموم مردم نیز تفاوت دارند. در مرتبه بعدی از موجودات هستی حیوانات قرار دارند که در بین آنها نیز مراتب شعورمندی آنها از جهت درک، واکنشهای طبیعی و محیطی با یکدیگر متفاوت است.
وی تاکید کرد: هر موجودی از موجودات، به اندازه خود دارای حیات، علم و قدرت است و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات شعورمندی کائنات در هستی وجود دارد. از جمله دلایل نقلی این است که آیات و روایاتی وجود دارد که بر شعورمندی کائنات دلالت دارند. لازم به ذکر است که زبان عالم هستی با زبان قرآن و روایات یکی است و با این زبان است که میتوان ذیشعور بودن موجودات هستی را توجیه و اثبات نمود؛ زیرا همه عالم در مقام عبادت، تسبیح خداوند را به جا میآورند. خداوند در سوره طه می فرماید : . «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى؛[1] پروردگار ما کسی است که به هر موجودی، آفرینش ویژه او را عطا کرده، سپس هدایت نموده» واز سویی در آیهای دیگر در اثبات شعورمندی همه کائنات به ناطق بودن همه موجودات اشاره مینماید. «الَّذي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْء؛[2] خدایی که هر موجودی را به سخن آورد». جستجو در منابع روایی بیانگر شعورمندی کائنات و اثبات آنها از منظر اهل بیت (علیهالسلام) میباشد .امام صادق علیه السلام می فرماید :«جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ أَنْ تُوسَمَ الْبَهَائِمُ فِي وَجْهِهَا وَ أَنْ يُضْرَبَ وُجُوهُهَا فَإِنَّهَا تُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهَا؛[3] امام صادق (علیهالسلام) از پدرش امام باقر (علیهالسلام) روایت کرده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از علامتگذاری در صورت حیوانات و زدن به صورت آنان نهی فرموده است؛ زیرا آنان حمد و تسبیح پروردگارشان را میگویند». روایت فوق علاوه بر اثبات شعورمندی حیوانات به واسطه حمد و تسبیح خداوند، به حفظ ارزشمندی و تکریم آنها توسط انسانها نیز میپردازد. دلیل دیگر بر اثبات شعورمندی کائنات دلیل تجربی است یعنی علاوه بر تصریح قرآن و روایات معصومین (علیهالسلام)، گسترش دانش بشری در عصر حاضر و تلاش پژوهشگران، وجود علم، ادراک و شعور را در کائنات به ویژه نباتات را اثبات نموده است، تا آنجا که دانشمندان روسی طی تحقیقاتی که انجام دادهاند به این نتیجه دست یافتهاند که گیاهان نیز دارای دستگاهی شبیه اعصاب حیوانات هستند.
استاد دانشگاه اذعان کرد: انچه که برای انسان می توان بیان کرد این است که شعور و ادراک انسان فطری است که در میان همه انسان ها وجود دارد و علامه طباطبایی منبع ان را همان ادراکات فطری مداند که اگرچه یک امر غیر مادی است ولی چون با موجدی مادی همراه شده است دچار شدت و ضعف می باشد. شعور از ان جهت که شعور است قابل شدت و ضعف نیست بلکه زمانی که با ماده همراه شود شدت و ضعف می گیرد. شعور باطنی هم در واقع شعوری است که در وحی می باشد و برای انسان ها نیرویی است که خداوند متعال در ارتباط با او قرار می گیرد.و شعور باطنی در انسان های خاص قرار داده شده است و هیچ انحرافی در ان وجود ندارد . در واقع شعور باطنی از هر خطا و غفلتی مصون است ولی شعور فطری انسان دارای شدت و ضعف می باشد.
در خاتمه خانم نجم الدینی گفت : مراتب شعور حیوانات را چگونه در یابیم ؟ 1- مراتب تسبیح حیوانات نشان دهنده شعور آن هاست 2 مرتبه تسیلم برای امر خداوند 3 مرتبه تکلم و نطق ان ها . سخن گفتن ، حروفی است که دارای معنا است در باب صدای حیوانات می توان گفت چون حضرت سلیمان می فهمید پس نطق به حساب می آید. انسان ها با توجه به آیات قران می تواند بفهمد که حیوانات دارای شعور و اداراک هستند. یکی از معیارهای حشر موجودات در قیامت، داشتن تکلیف، عقل، شعور و مسئولیت است. این ملاک و شعوری که بیان شد در حیوانات نیز وجود دارد؛ زیرا با نگاهی عمیق در زندگی حیوانات در مییابیم که حیوانات نیز مانند انسانها دارای آراء و عقاید فردی و اجتماعی هستند و حرکات و سکناتی که در راه بقاء و جلوگیری از نابود شدن از خود نشان میدهند، همه بر مبنای آن عقایدشان است.در اثبات شعورمندی نباتات نیز میتوان به آیاتی از قرآن کریم که به سجده گیاهان و درختان و حشر همه آنها اشاره مینماید، استناد نمود. علامه طباطبایی (ره) معتقد است هر یک از موجودات اعم از حیوانات و نباتات به مقدار وسعت وجودی خود بهرهای از شعور و آگاهی دارند و به میزان آن خداوند را تسبیح و سجده میکنند و در نهایت در روز قیامت در پیشگاه الهی محشور میشوند.
در ادامه ارائه دهنده دوم خانم نهایت بین گفت : جمادات یکی دیگر از مخلوقات خداوند هستند که زیر نظر و احاطه علمی او بوده و هر گونه حرکات و تحولاتی که در آنها پیدا میشود، به اذن و موافقت خداوند صورت میگیرد، این مطلب نشان میدهد که جمادات روی صفای طبیعی و طهارت باطنی در مرتبهی خود با خداوند متعال رابطه ذاتی دارند و هرگز کوچکترین تخلف و عصیانی در مقابل او ندارنددر قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که بر تسبیح جمادات اشاره مینماید که تبیین آنها علاوه بر اثبات شعورمندی موجودات بیجان، مراتب وجودی آنها در هستی را نیز نمایان میکند. خداوند در سوره الرحمان می فرماید: و النجم و الشجر یسجدان » یعنی همه گیاهان و درختان برای خداوند سجده می کنند. منظور از سجده کردن خضوع است و این سجده بصورت تکوینی است نه تشریعی . علامه طباطبایی در تحلیل اینگونه آیات می گوید : تسبیح و سجده برای خداوند امری همگانی و فطری است و نشان دهنده این است که همه مجودات دارای مرتبه ای از درک و شعور هستند.
در ادامه به مراتب شعور مندی جمادات در هستی از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخت و گفت : جمادات از جمله آسمان ها و زمین و کوه ها و حتی رعد همه تسیبح خداوند را می گویند . دومین مرتبه شعورمندی جمادات مرتبه اطاعت پذیری و تسلیم ان هاست مانند اطاعت پذیری آتش که خاصیت آتش سوزاندگی است و این نشان از این است که آتش دارای آگاهی است و اطاعت پذیری آسمان و زمین و خورشید و ماه می باشد که برای دوستی و عشق به خداوند می باشد.
در آخر به جمع بندی مطالب پرداخت و اذعان کرد : در میان مخلوقات الهی انسان به واسطه حقیقت باطنیاش که در مرتبه تکوین تکامل یافته و نعمت عقل، اراده و اختیاری که در مرحله تشریع به او اعطا شده، دارای مراتب بالایی از شعورمندی در بین کائنات است که او را شایسته مقام خلیفه الهی، عرضه امانت و هدایت الهی میگرداند. در مرتبه بعدی حیوانات قرار دارند که از منظر علامه (ره) تسبیح پرندگان، نطق حیواناتی مانند هدهد و مورچه و حشر حیوانات وحشی مؤیدی از قرآن کریم بر شعورمندی آنها در مرتبه پایینتر از انسانهاست و در اثبات شعورمندی نباتات که در مرتبه پایینتری از حیوانات قرار دارند، علامه (ره) به آیاتی از قرآن کریم که به سجده گیاهان و درختان و حشر همه آنها اشاره مینماید، استناد مینمایند و بر این نظر میباشند که جمادات نیز اگر چه مخلوقاتی بیجان تلقی میشوند اما به لحاظ درک و شعورمندی در مراتب پایینتری از نباتات قرار دارند که با استناد به آیاتی که به تسبیح، اطاعتپذیری و نطق آنها دلالت دارند، اثبات میشود.
حاصل آنکه از دیدگاه علامه (ره) تسبیحگویی حیوانات و جماداتی مانند آسمان، زمین، رعد و کوهها علاوه بر اثبات شعورمندی آنها در هستی به معرفت و اطاعتپذیری محض آنها از خالق نیز دلالت مینماید و همین اطاعتپذیری سبب میگردد که در قیامت زمین، آسمان، اعضای بدن، کتاب و جهنم ناطق شوند و با اذن خداوند به اعمالی که انسانها انجام داده، شهادت دهند.