کد مطلب: 135086 تعداد بازدید: ۱۵۷

برگزاری پنجمین نشست علمی – پژوهشی

سه شنبه ۱۳ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۶:۳۹
معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی زینبیه از برگزاری پنجمین نشست علمی – پژوهشی از سلسله نشست های زیارت و کارکردهای آن با عنوان « الهیات زیارت با تأکید بر ابعاد عرفانی» با حضور سرکار خانم دکتر عبدلی مورخ 12/4/1402به صورت مجازی در فضای اسکای روم خبر داد.

 دکتر عبدلی در ابتدای بحث مقدمه ای بیان کرد و گفت: برخی  عنوان الهیات را معادل کلام اسلامی و برخی الهیات را با کلام اسلامی عموم و خصو من وجه می دانند. گاهی منظور از الهیات مجموعه معرفت های دینی، اعم از: فقه، کلام، تفسیر، اخلاق و فلسفه می دادند و  اگر معنای اعم از الهیات را اراده کنیم و با الهیات در غرب یکسان بگیریم رابطه شان عموم خصوص من وجه می شود. منظور از الهیات زیارت،  ابعاد مختلف فقهی، کلامی، اخلاقی و اعتقادی را شامل می شود و در ادامه‌ی بحث، تخصصاً بر روی دستاوردهای عرفانی زیارت تاکید می شود و به ابعاد فقهی، اعتقادی به معنای خاص کلمه اشاره ای نخواهیم داشت.

مدیریت مدرسه علمیه تخصصی زینبیه تاکید کرد: زیارت از واژه «زور» به معنای عدول کردن و مایل شدن از یک چیز به چیز دیگر، یعنی از غیر، روی بر گرداندن و رو به یک محور و جهت خاص حرکت کردن می باشد. در اصطلاح زیارت عملی است که اگر در نزد یک پیشوای دینی، قبر مطهر، یک فرد دارای مقام معنوی و یا حتی مکان مقدس حاضر شویم، ثواب بسیار دارد. در این بحث به دستاوردهای عرفانی زیارت امام حسین علیه السلام و عتبات عالیات پرداخته می شود.

نکته اول: همه ما انسان ها خلق شده ایم تا مسیر کمال و سعادت را طی کنیم، زیرا سعادت و کمال، هدف نهایی انسان می باشد. اولین راه در مسیرکمال، توسل می باشد و انسان برای رسیدن به این مقامات، کسب معرفت ،علم و عمل و عبادت خالصانه؛ باید به مقام عصمت و ولایت آل الله توسل کند. این مسیر گاهی با ارتباط مستقیم به خود خداوند طی می شود و گاهی با توسل به اهل بیت (علیهم السلام)، اما طی طریق از راه توسل و واسطه گری اهل بیت راه اول را سریع تر و هموارتر می کند.

نکته دوم: عرفان به معنای عملی است که عشق و معرفت را با هم ممزوج می کند. عرفان نظری از راه معرفت نظری و عرفان عملیاز سنخ حال می باشد. شخصی که می خواهد این مسیر را طی کند تا به غایت خلقت برسد از راه توحید باید حرکت کند. توحید از مقاماتی است که سالک بدون تمسک به اولیاء الله ممکن نیست به آن دست یابد.

 در ادامه استاد حوزه یک سوال را مطرح کردند که چرا باید به زیارت رفت و توسل به اهل بیت داشته باشیم و در پاسخ به این پرسش دو مقدمه را بیان کردند:

مقدمه اول: «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» علامه طباطبایی می فرمایند: «بل لیعرفون» هدف خلقت، عبادت خالصانه بلکه عرفان و شناخت حقیقی ذات اقدس الهی است.

مقدمه دوم: «بنَا عُبِدَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ » بوسیله ما خدا عبادت می شود و به وسیله ما خدا شناخته می شود.

امام علی علیه السلام در خطبه 190می فرماید: «فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً» کسی که معرفت به اهل بیت پیدا کند شهید است.

حال چگونه این معرفت در زیارت نمود پیدا می کند: ابوعلی سینا در نمط هشتم اشارات خود می گوید: «عشق همان محبت مفرط است» محبت فرع بر معرفت است. معرفت یا اکتسابی است یا لدنّی، زمانی که در کانون انوار امام معصوم قرار می گیریم؛ بخش لدنّی را کسب می کنیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم در معرض آن انوار قرار می گیریم. عرفان نظری از سنخ علم است، که اکتسابی است و یک بخشی از آن از سنخ حال و احوال است نه از سنخ علم. اما اصل عرفان عملی از سنخ حال و احوال است نه از سنخ علم.

کسی که زائر است و زیارت می رود سالک مشتاق لقاء الله می شود. زیارت از سنخ عشق و سوز و حال است از سنخ فلسفه و برهان نیست. لذا قبل از زیارت، باید تأمل درونی داشته باشید. راه علم روشنگری است اما راه معنا و زیارت؛ هم گرما بخش است و هم روشنگری. وقتی با عشق محبوب را زیارت می کنید، این محبت آتش سوزانی می شود  که گرمابخش وجود است و هم روشنگر. امام صادق علیه السلام می فرماید: «من زار قبر الحسین عارفاً بحقه کمن زار الله فی عرشه» کسی که حسین را زیارت کند خداوند را در عرش زیارت کرده است. زیارت اولیاءالله می شود زیارت خدا، زیارت خدا لقاء الله و لقاء الله عرفان عملی می شود. یعنی عرفان عملی، دستاورد زیارت می باشد.

 وی در ادامه خاطر نشان کرد: بهترین اصل عرفان عملی، همراهی با حجت خدا است. زیارت سمبل این راهبرد است. وقتی زیارت می روید یعنی من با تو همراه هستم و حجت خدا را همراهی می کنم. محب حجت خدا محب خدا هم هست و در زیارت امین الله می خوانیم: «اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیْکَ والِهَةٌوَ سُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیْکَ شارِعَة ».

در کتاب کشف المراد در مورد اثبات امام معصوم از قاعده لطف استفاده کرده و گفته: وجود امام لطف است و تصرفاتش لطف دیگر، از جمله تصرفاتش، تصرفات تکوینی است، امام می تواند وجود تو را تصرف و دگرگون کند. لذا وجود آنان صراط مستقیم بلکه صراط اقوم است. زیارت چنان تغییری در من ایجاد می کند که می توانم به لقاء الله برسم.

خانم عبدلی در ادامه به ابعاد تربیتی زیارت پرداخت و بیان کرد: زیارت دستگاه تربیتی است یعنی وقتی دل می‌دهید به ولیّ خدا، آن جایگاه تاثیر تربیتی دارد. از ابعاد تربیتی زیارت؛ اُنس با دعا است، زائر شروع می کند به دعا کردن، یکی از بهترین مکانها، همین قبور ائمه است. در برخی زیارت نامه ها آمده است: خواسته های معنوی و اخروی در این ادعیه ها هست و معصوم به آن توجه می کند.

دومین اثر تربیتی زیارت قرآن دست گرفتن است. در این فرصتی که زیارت بوجود آورده انسان حقیقتاً دوست دارد با خدا صحبت کند. در روایتی آمده است کسی که قرآن را در حرم ختم کند ترفیع درجه دارد. کسی که قرآن را در مکه ختم کند نمی میرد تااینکه جایگاه خود را در بهشت ببیند.

سومین اثر تربیتی زیارت، توبه است،. توبه، نخستین مقام سیر سلوک است، زائر باید به توبه حقیقی بپردازد و تمام تلاش خود را در این راه انجام دهد و حرم امن الهی بهترین مکان برای توبه می باشد. و اهل بیت  علیهم السلام را مداخله گر در قبولی توبه قرار دهیم زیرا آنها واسطه‌ی فیض هستند.

از لحاظ عرفانی و معنوی امام حسین علیه السلام ویژگی خاصی دارد، عرش عرفان، فرش ولایت است و عالی ترین تجلی عرفان در گفتار امام حسین در زیارت عرفه است. دعای عرفه یک دعای خاص و تماماً عرفانی است و در عمل امام حسین علیه السلام در حادثه عاشورا عرفان عملی را می بینیم. در عرفان ابتدا علم و معرفت پیدا کنیم سپس عشق، اما در زیارت ابتدا زیارت می کنیم بعد عشق افزایش می یابد.

در حادثه عاشورا عرفان عاشورایی را می بینیم، مقامات عرفان، رضا و تسلیم است، امام حسین (علیه السلام) بنده عاشق لقاءالله است و پیامبر که حقیقت محمدیه است امام حسین را پاره تن خود می داند. امام حسین، کشته خون الهی می شود و خون خواه او خود خدا می شود.خدای متعال می فرماید: «مَن طَلَبَنی، وَجَدَنی و مَن وَجَدَنی، عَرَفَنی و مَن عَرَفَنی، أحَبَّنی و مَن أحَبَّنی، عَشِقَنی و مَن عَشِقَنی، عَشِقتُهُ. و مَن عَشِقتُهُ، قَتَلتُهُ و مَن قَتَلتُهُ، فَعَلَیَّ دیَتُهُ و مَن عَلَیَّ دیَتُهُ، فأنا دیَتُهُ» من خون خواه حسین هستم چون او کشته الهی و محبت الهی است.

همه اهل بیت صراط سلوک هستند اما صراط امام حسین، سلوک رأفت و مهربانی است. به همین دلیل زودتر و سریعتر ما را به نهایت می رساند.

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به ضرورت زیارت امام معصوم پرداخت و گفت: طی طریق سلوک برای رسیدن به هدف واجب است. برای یافتن صراط، چاره‌ای جز ارتباط با معصوم نداریم. نسبت امام معصوم و زیارت از دو راه است: راه اول: ارتباطی که معصوم با صراط سلوکی دارد و راه دوم: ارتباطی که امام معصوم با سالک این راه دارد. یعنی امام هم صراط سلوک است هم استاد سالک. انزال کتابهای آسمانی مصداق بعد عقلانی و رسل الهی مصداق عملی و عاطفی هستند. برای طی طریق، انسان هم عقل عملی می خواهد هم عقل نظری که با سوار شدن بر سفینه امام حسین علیه السلام از طوفان ضلالت در امان خواهد ماند. امام حسین صراط مستقیم عاطفی است .سالک عقل، عمل و عاطفه، اشک، آه، علم و معرفت را نیاز دارد. چرا به عاطفه نیاز دارد؟ زیرا سیر انسان از طریق عاطفه هم آسان تر و هم شیرین تر می شود: «المومن سلاحه البکاء» انسان ها از نظر فردی و اجتماعی اسیر عاطفه هستند و بر مرکب خیال سوار می شوند. نقش امام حسین در هدایت بشر هم به لحاظ اقوم و مستقیم هم به لحاظ عاطفی بودن بهترین تاثیر را دارد. در واقع نقش حضرت از مسیر عواطف با جان مردم، ارتباط عینی و محسوس پیدا می کند. امام ما را از حب و بغض عبور می دهد و به تولی و تبری می رساند. پس تاثیر عمیقی که عاطفه و احساس در انسان دارد در امام حسین وجود دارد، و اینگونه است که امام حسین می شود کشتی نجات و می گوید: «انا قتیل العبرات».

در خاتمه بیان کرد: تبلور درخشان لقاءالله در عاشورا و کربلا است. لذا پاداش هزار حج و عمره را دارد، زیرا که حج به برکت عاشورا باقی ماند، اسلام مدنی الحدوث و حسینی البقاء است. حیات اسلام در خون امام حسین است.

 

 

 

    2