برگزاری کارگاه پژوهشی

آقای نوری در ابتدای بحث به اهمیت این موضوع پرداخت و گفت: شناختن ویژگی های نسل نوجوان برای طلابی که دغدغه مند تبلیغ دین در مدارس می باشند ضروری است. در ادامه نیز  به بیان طبقه بندی نسل ها و خصوصیات آنها پرداخت:

نسل سختی: متولدین 1320 تا 1324 کسانی هستند که در دوران خفقان سیاسی به دنیا آمدند و فضایی برای صحبت کردن نداشتند، اوضاع اقتصادی مناسب نبوده است،  به طور نمونه نان را جیره بندی می کردند.

نسل داغ: متولیدن 1340 تا 1344 هستند. در دوره رفاه اقتصادی به دنیا آمدند، در آن سال ها به دلیل فروش نفت وضع اقتصادی در حوزه مصرف خوب شد. همین نسل هم انقلاب کرد. بدین جهت به آن ها نسل داغ می گویند.

نسل رفاه نسبی: متولدین 1350 تا 1355 دوران خردسالی در زمان پهلوی بوده و در دوره مدرسه انقلاب شده و با سیستم مدرسه اسلامی بزرگ شده اند. اکثر سوپر انقلابی ها متولدین این سالها هستند.

نسل اول انقلاب یا نسل سوخته: متولدین 1360 تا 64، دوران جنگ بودند. سیستم کوپنی بوده، وضع اقتصادی بد بوده است. از دید ضد انقلاب به این نسل، نسل سوخته گویند.

نسل دوم انقلاب: چالش­های جدی از این نسل شروع می شود، چون یک تجربه سیاسی مهم را داشتند. دوم خرداد سال 1376 پیروزی آقای خاتمی با شعار اصلاحات و آزادی که همین باعث ایجاد زمینه فکری شد تا این نسل با ارزشهای انقلاب فاصله بگیرند. این نسل کم کم با تکنولوژی مواجه شد و تکنولوژی در ابعاد مختلف زندگی جای گرفت. بواسطه نفوذ تکنولوژی فرهنگ غربی کم کم در این نسل رواج پیدا کرد. رنگ لباس ها، مدل لباس ها ... از طرف دیگر چون والدین این گروه سختی کشیده بودند سعی کردن که به فرزندان بسیار توجه کنند.

اما نسل zیا دهه 80 و 90 ، دیده می شود افراد مُبلّغ با علم و اطلاعات کامل با این گروه صحبت می کنند ولی اثر در آنها کمتر دیده می شود. ریشه یابی صورت گرفت و به این نتیجه رسیدند که ارتباط بین نسل ما و این نسل برقرار نمی شود. چون ما خصوصیات روحی و روانی این نسل را نمی شناسیم و ما از زاویه دید خودمان نگاه می کنیم و می خواهیم مطالب را با دید خودمان به آنها القا کنیم. در حالی که آنها ادبیاتشان، کلامشان و دیدشان با ما فرق می کند که اگر ما از آنها اطلاع نداشته باشیم نمی توایم با آنها ارتباط برقرار کنیم و اگر مسلط بر افکار و خصوصیات این گروه شویم به راحتی می توانیم بر آنها اثر بگذاریم.

ایشان در ادامه به بیان برخی از خصوصیات نسلzپرداخت و گفت: به این نسل، نسل دیجیتال گویند، نسل ساکنان سرزمین دیجیتال، اینستاگرام، نسل شبکه های اینترنتی و تا چشم باز کرده اند اینترنت در دسترس آنها بوده است.

 خصلت اول: این نسل با تکنولوژی به دنیا آمده اند.

خصلت دوم: والدین آنها، هر دو سرکار می روند که از جهت رفاه زندگی خوب است ولی از این جهت که نظارت کمتری بر فرندانشان دارند، یک تهدید است.

 خصلت سوم: اینترنت را به عنوان مغز بیرونی خودشان می دانند و بدون گوگل نمی توانند فکر کنند، گوگل برای آنها مانند اصول کافی و ... می­ماند و هر حاجتی داشته باشند از آن گرفته و دیگر استدلال ها را قبول نمی کنند.

خصلت چهارم: سیستم خوابشان کاملاَ به هم ریخته است.  ساعت 11 -12 شب به سراغ اینترنت می روند و والدین نیز از این امر به شدت شاکی هستند و تناقض بین والدین و نسل z  از اینجا شروع می شود. چون این نسل در فضای مجازی زیست می کنند و ارزشهای اخلاقی و رفتاری آنها با والدین فرق می کند. برای مثال در نسل ما ارتباط با نامحرم بسیار مذموم بود و در چشم نامحرم نگاه نمی کردیم ولی در این نسل ارتباط با نامحرم، گفتگو، شوخی، خنده و ... عادی می باشد.

خصلت پنجم: این نسل عموما به دنبال اخبار هستند البته اخبار مربوط به خودشان، اخبار فناوری، مد لباس سلیبتری ها و ... و برای آنها مهم نیست که عربستان در یمن چند کودک را کشته است. اولویت هایشان با ما فرق می کند.

خصلت ششم:  ساعت های زیادی با هم در تماس هستند علی رغم دهه 50 و 60،

خصلت هفتم: دوست دارند شغل شخصی داشته باشند و از دستور گرفتن خوششان نمی آید. حریمی برای خودشان قائل هستند که کسی نباید وارد آن شود و اگر کسی وارد آن شود بشدت عصبی می شوند.

هشتم: نسبت به مذهب علاقه کمتری دارند و این هم به دلیل به القائات رسانه است، هیچ چیز برایشان مقدس نیست.

هشتم: همیشه مشغول کار هستند، نه کار دستی و بدنی، بلکه کار ذهنی، به دلیل این مشغولیت ذهنی اگر کاری از آنها بخواهیم دیر انجام می دهند.

نهم: در فضای واقعیت به شدت تنهایی را دوست دارند ولی در فضای مجازی بسیار دوست دارند.

دهم: در بین این نسل افسردگی خیلی زیاد است، دوران کرونا نیز به این افسردگی دامن زده است.

یازدهم: این نسل (دختران) به مشروبات بی توجه هستند ولی به مواد مخدر مانند گل علاقه دارند.

دوازدهم: سن بلوغ در این نسل به شدت کاهش یافته است.

سیزدهم: منطق کلامی شان بسیار ضعیف است. البته کلامشان با منطق خودشان درست است.

چهاردهم: از نوآوری به شدت استقبال می کنند. اگر نرم افزاری جدید بیاید همه به سرعت وارد آن می شوند و گروه خودشان را در آنجا تشکیل می دهند.

پانزدهم: از خطوط قرمزشان به شدت صیانت می کنند و حرف والدین و دیگران را نمی پذیرند.

شانزدهم: نسل بی مرز و بی اعتنایی هستند، هیچ چیز برایشان مهم نیست، تابوهای اجتماعی را رد می کنند و به شدت جسور و ریسک پذیر هستند.

هفدهم: از نظر جسمی قوی ولی از نظر روحی به شدت آسیب پذیر هستند. مثلا نسبت به آینده نداشتن در کشور، نسبت به بدشانس بودن. و این طرز تفکر را از اینترنشنال گرفته اند که حال و آینده ایران را بسیار بد نشان می دهند.

هجدهم: بین خودشان رقابت سنگینی دارند و چالش آنجا به وجود می آید که این گروه پایشان به کوچه و خیابان باز می شود. رقابت پیدا می کنند، در داشتن دوست پسر، درآمد داشتن، شغل داشتن، و پیروزی برایشان ملاک است و از هر طریقی می خواهند به آن برسند.

نوزدهم: در فضای مجازی بسیار شاد هستند ولی در فضای حقیقی در خودشان فرو رفته و افسره اند. ماهیت فضای مجازی بدبینی را در بین آنها زیاد کرده و نسبت به پدر و مادر، اجتماع و حکومت بدبین هستند.

بیستم: از نظر مالی به شدت محافظه کار هستند ولی در اجتماع بسیار لیبرال عمل می کنند.

بسیت و یکم: در بین خودشان اتحاد و پایبندی و قانونمندی وجود دارد ولی نسبت به دیگران قوانین را رعایت نمی کنند.

بسیت و دوم: در خصوص مسائل کلی، نگران هستند، مثل محیط زیست، ذخایر آبی و ....

بیست و سوم: در کمترین زمان ممکن هر مهارتی را یاد می گیرند.

بیست و چهارم: به شدت دو شخصیتی هستند. در دهه 50-60 مردم تقریبا یک فکر بودند اما الان به دلیل اطلاعات زیاد دارای شخصیت های متفاوت هستند.

بیست و پنجم: به شدت اصلاح طلب و قانون گریز هستند و می خواهند افراد به روزی باشند.

این نسل دارای ویژگی های زیادی هستند که در اینجا به برخی از آنها اشاره شد. با توجه به این ویژگی ها متوجه می شویم که برخی گزاره ها با هم در تضاد هستند زیر این نسل دنیایشان دنیای تناقض ها است، برخی گزاره ها با هم همپوشانی و برخی هم به هم شبیه هستند که به دلیل اهمیت آنها به طور مجزا بیان شد.

استاد نوری در خاتمه چند راهکار برای برخورد با این نسل بیان کردند:

 اولین راهکار این است که باید این نسل را به خوبی شناخت و خصوصیات روحی و روانی آنها را درک کرد و همین درک و شناخت باعث می شود که برخورد مناسبی با آنها داشته باشیم.

دومین راهکار در خصوص رسانه است. فهم ما از رسانه با فهم آنها فرق دارد؛ آنها در رسانه زندگی می کنند و ما باید سواد رسانه خود را افزایش دهیم.

سومین راهکار این است که باید تکنیک های اغنایی را بدانیم و از آنها استفاده کنیم. اگر ما با این نسل فنی صحبت کنیم آنها قبول نمی کنند بلکه باید با تکنیک های اغنایی آنها را قانع کرد. آنها به هیچ وجه امری را تعبدی از ما قبول نمی کنند بلکه باید با تحلیل و ادبیات خودشان با آنها صحبت کرد.