برگزاری کرسی پرسش و پاسخ با عنوان «ابعاد فقهی –حقوقی محاربه و حکم آن»
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۴:۴۴
آقای نجف نیا با سه مقدمه بحث خود را آغاز کرد و گفت: حضرت آدم زمانی که به زمین هبوط کرد یکی از فرزندان قاتل و دیگری مقتول شد یعنی در واقع جبهه حق و باطل تشکیل گردید. مقدمه دوم جبهه حق و باطل دائما در حال منزاعه هستند و درگیری ها به صورت مستمر می باشد و هیچ وقت به صلح و سازش دست پیدا نمی کنند مگر اینکه باطل از مبنای خود دست بردارد. مقدمه سوم در طول تاریخ به هیچ وجه جبهه متخاصم در مبانی با همدیگر مشترک نبوده اند اما در اغتشاشات اخیر همه با هم وحدت پیدا کردند و تاکتیک آن ها این بود که اندیشه ها را تسخیر کنند تا پیروز شوند. اما ما باید طبق بیانات رهبری جهاد تبیین کنیم و وقایع روز با دلایل عقلایی روشنگری کنیم.
در ادامه ایشان اذعان کردند: هدف ازتشریع دین اسلام، اجرای عدالت و برابر بودن همة مردم ازِحیث انسانیت اعم ازرنگ، ملیت، سطح اجتماعی و... و آسایش جامعة بشری است که با اجرای کامل حدودالهی؛ اموال، ناموس و جان مردم از هر خطری محفوظ می ماند؛ حتی امنیت بیگانگان نیز درسایة همین احکام تأمین می شود.افراد جنایتکاری که امنیت و آرامش عمومی را سلب کنندو اموال و ناموس مردم را تهدید نمایند و مردم را در معرض خطر قتل و غارت خود قراردهند، باید سخت مجازات شوند.قرآن درخصوص مجازات راهزنان می فرماید: کیفر آنهاکه با خدا و پیامبر به جنگ برمی خیزند و در روی زمین دست به فساد می زنند و با تهدیدبه اسلحه به جان و ناموس مردم حمله می برند، این است که اعدام شوند، سوره مائده، آیه 33.
علامه طباطبائی در ذیل این آیه می نویسد: «مراد از محاربه، همان به فساد کشیدن زمین باراهزنی و اسلحه کشیدن و ناامن کردن راههاست».
وی در ادامه به رکن مادی و روانی محاربه پرداختند و گفتند: کشیدن سلاح یعنیآشکارکردن؛ مشروط به آن که اولا: کشیدن سلاح به قصد جانیا مال یا ناموس مردم و یا ارعاب و ترساندن مردم باشد . ثانیاً موجب ناامنی در محیط گردد. به موجب ماده279 ، فعلیت یافتن جرح یاقتل، شرط تحقق محاربه نمیباشد. بنابراین طبق ماده مذکور،اگرفردیبدونقصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعابآنها اسلحه بکشد مشمول محاربه نخواهد بود وهمچنین اگربا مقاصد مذکور اسلحه بکشد، اما موجب ناامنی محیط نشود محاربه صدقنمیکند.
در رکن روانی محاربه برای تحقق محاربه، سوء نیت عام،یعنی همان عمد در کشیدن اسلحه وقصد او درارتکاب رفتار مجرمانه ضروری است؛همچنین وجود قصدخاص یعنی کشیدن اسلحه به قصد جان،مال یاناموس مردم یا ترساندن آنهاضرورت دارد. علاوه برآن، اقدام مرتکب بایستی،موجب ناامنی درمحیط شود.ماده144 قانون درتحقق جرایم عمدی مجازات اسلامی میگوید: «علاوه برعلم مرتکب به موضوع جرم،باید قصد اودر ارتکاب رفتار مجرمانه احراز گردد.درجرایمی که وقوع آنها بر اساس قانون منوط به تحقق نتیجه است، قصد نتیجه یا علم به وقوع آن نیز باید محرز گردد».
در ادامه آقای نجف نیا تاکید کردند:حرب به معنای جنگ ونقیض سلم،آرامش وصلحاست.مرادازمحاربیندراصطلاح فقه کسانی هستند که برای ترساندن مردم سلاح بیرون می آورند، درهرشرایطی وتوسط هرکسی که باشد و این هر نوع ترساندن را شامل نمی شود،بلکه منظور ترساندن از قتل، به قصد گرفتن مال دیگران است،آشکارا یا پنهان به گونه ای که اگر شخص از محارب نترسد (مقاومت کند) ومال خود را رها نکند، محارب اورا کشته ومالش را می گیرد. خداوند در بیان حکم پذیرش توبة محاربین می فرماید: «مگرآنها که قبل ازدست یافتن شما برآنان،توبه کنند؛بدانید خداوند آمرزنده ومهربان است»سوره مائده،آیه34. امام باقرعلیه السلام درذیل این آیه می فرمایند: «قبل ازاین که امام محارب را دستگیرکند، توبه نماید»
البته این توبه قبل از دستگیری،باز سبب نمی شود که اگرقتلی از آنها صادرشده یا مالی را به سرقت برده اند مجازات آن را نبینند. بلکه مجازات آن عمل راخواهند چشید و تنها مجازاتی که ازآنان برداشته خواهد شد، تهدید مردم با اسلحه است؛یعنی توبه محارب تنها تأثیرش درساقط شدن حق الله است،اماحق الناس بدون رضایت صاحبان حق ساقط نخواهدشد". ازنظرامامخمینی (ره) اگرمحارب قبل از توانایی براو، توبه نماید حدِّ ساقط می شود، نه حقوق الناس ازقبیل قتل وجرح ومال؛ واگربعد از دست یافتن بر او توبه کند، حد محاربه هم ساقط نمی شود.
در خاتمه سخنان خود به جمع بندی پرداخت و بیان کرد: شخص محارب، به خاطر ایجاد رعب و وحشت بین مردم و فساد در زمین کشته می شود، نه به عنوان قصاص؛ لذا اولیای دم کسانی که فرزندان و یا نزدیکان شان مورد جنایت محاربین واقع شده اند نمی توانند محارب را عفو کنند و با عفو خود، مانع از اجرای حکم شوند. در روایتی ابوعبیده به امام باقر علیه السلام عرض می کند که اگر اولیای مقتول او را عفو کنند، باز هم کشته می شود؟ فرمودند: اگر او را عفو کنند، باز امام باید او را بکشد، چون او محارب است، هرچند که قاتل و سارق نیز هست؛ ابوعبیده می پرسد: اولیای مقتول می توانند از او خون بها بگیرند و رهایش کنند؟ فرمودند: نه، باید کشته شود. این شدت عمل اسلام در مورد محاربان، برای حفظ خونهای بی گناهان و جلوگیری از تجاوزهای افراد قلدر، جانی، چاقوکش و آدم کش نسبت به جان، مال و ناموس مردم بی گناه است.
در پایان کرسی به سوالات طلاب پاسخ دادند و به معرفی کتاب پرداختند.