کد مطلب: 131044 تعداد بازدید: ۱۲۳

برگزاری اولین جلسه از دوره مهارت افزایی «اخلاق و جنسیت»

پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۵۰:۳۶
معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی زینبیه، با همکاری گروه علوم پژشکی دانشگاه نهران اولین جلسه از دوره مهارت افزایی «اخلاق و جنسیت» با حضور حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر احمدی در تاریخ 23/9/1401 در بستر اسکای روم خبر داد.

 

 

آقای دکتر احمدی در ابتدای سخنان خود گفت: منظور از جنس در مبحث «اخلاق و جنسیت» جنس بشر است، کارکردهای مرد و زن بودن در اجتماع است، اخلاق جنسی، روابط زن و مرد در بحث زناشویی و ثواب و گناه مورد بحث در این مقوله نمی باشد، بلکه اخلاق بین جنس زن و مرد، یعنی: زنان چگونه اخلاقی باید داشته باشند و دارند؟ و مردان چگونه اخلاقی باید داشته باشند و دارند؟

ایشان در ادامه گفت: تعریف اخلاق طبق اخلاق ارسطویی و افلاطونی بیشتر بر حالات نفسانی و خصلت‌های درونی معنا شده است. اخلاق در تعریف اندیشمندان جدید فقط بحث نفسانی و خصلت های درونی معنا نمی‌شود بلکه رفتارها هم بررسی شده است، و این نظریه در مقام نتیجه‌گیری بسیار مهم است. رابطه صفات نفسانی و رفتارها یک رابطه دو سویه است، هم صفات باعث برخی رفتارها می شوند و هم رفتارهای مکرر انسان باعث نهادینه شدن صفات و مکلات نفسانی می شوند،گاهی رفتار خصلت می سازد و گاهی خصلت ها رفتار می‌سازند. رفتار باعث قوی شدن ایمان می شود. امام علی علیه السلام می فرمایند: «زبان به راه راست هدایت می کند» علامه طباطبایی در داستان دختران شعیب می گوید: نوع راه رفتن دختران شعیب نشانه حیای آنها بود، یعنی خصلت حیا باعث شد اینگونه رفتار کنند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «حسن خلق این است که نرم خو باشی، کلامت را گشاده کنی، این نوع رفتار حاکی از خصلت روان است.»

دکتر احمدی در ادامه به نکته‌ی مهمی اشاره کرد و گفت: باید دید زن و مرد را در چه زمینه‌ای  با یکدیگر مقایسه می کنیم. مقام معظم رهبری می‌فرماید: «زن و مرد در معنویت و تکامل، هدایت مردم، مدیریت، رهبری و خیلی از کارها تفاوت ندارند اما یکسری ویژگی های خاص دارند که باعث وظایف خاصی می شوند و نمی توان آن را فراموش کرد.» غربی ها در این ویژگی در مانده هستند. از یک طرف بگوییم التزام نداشته باشیم به اینکه زن و مرد از نظر معنوی و ارزشی همسو هستند، اگر اینگونه نباشد باعث می شود که یک مدتی مردان بگویند ما برتریم و یک مدت زنان بگویند ما برتریم. و این خود بی عدالتی است. از طرف دیگر اگر بگوییم زن و مرد مشابه هم هستند اشکال دیگری بوجود می آید زیرا آنها ویژگی های متفاوتی دارند و نمی توان آن ها را با هم مقایسه داد. بعضی جاها باید تفاوت ها را دید مثل سؤال زنی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسید: شما همه خوبی ها را به مردان داده اید مانند جهاد و شهادت و ... مردان به جنگ می روند و زنان نمی روند و پیامبر فرمودند: شما با توجه به وضعیت خود وظایف دیگری دارید، مانند فرزند داری، شوهر داری .....» در این اختلاف نیاز داریم به یک نگاه فراجنستی که این اختلاف را حل کند  و این اختلاف از طرف خداوند متعال و معصومین اطعار علیهم السلام حل شده است.

استاد دانشگاه تهران اذعان کرد: علمای ما مانند خواجه نصیر، اخلاق را بیشتر از اخلاق ارسطویی گرفته اند، مطالب ارسطو بیان می کند و این مبنا را با حدیث پیامبر که فرموده اند: «خیر الامور اوسطها» تطبیق داده اند و می‌گویند: اخلاق یعنی صفاتی مانند عفت، شجاعت، عدالت و ... را در حد وسط نگه داشتن، اما این کلام ناقص است، رویکرد این طبقه بندی رویکردی دنیوی است. اگر اخلاق این جهانی و بدون اندرزهای دینی و اسلامی و با تکیه بر عقل بشر باشد، اخلاق سکولار می شود و کاری به مسائل اخروی و مذهبی ندارد.

دکتر احمدی ضمن توصیه به خواندن دو کتاب محجة البیضاء و تفسیر المیزان به طلاب گفت: اخلاق سکولار حاصل دیدگاه ارسطو است، حکمت عفت، عدالت و شجاعت را بدون مسائل دینی مطرح کرده است. اشکال این بحث در چند مورد روشن می شود: اول: بحث سعادت آخرت در آن وجود ندارد. دوم: راجع به فضائل اخلاقی جامع و مانع نیست. برای مثال تقوا، ایمان، توکل، عفو، رجا، تواضع، صبر، توبه و .... که حد وسط ندارند و هر چه بیشتر باشند بهتر است. سوم: تفاوت معنایی است، در بحث عفت، از منظر ارسطو و افلاطون رعایت آن به طور میانه است اما در اسلام بحث عفت تابع حلال و حرام است و فرد نباید از دایره حلال و حرام پا را فراترگذارد. در فرهنگ دینی حفظ خود از حرام است و بحث افراط و تفریط در آن وجود ندارد.

 در خاتمه سخنان خود بیان کردند: اخلاق ارسطویی بحث ارجاع به فطرت را ندارد. در تفسیر المیزان آمده است: شخصی از پیامبر در رابطه برّ و اثم سوال کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: سه انگشت خود را بر روی قلب او گذاشت و سه مرتبه فرمود: «از قلبت بپرس، بر و نیکی چیزی است که قلب و دل بدان آرامش بگیرد و اثم و گناه چیزی است که در قلب تو ناراحتی و در سینه ات اضطراب ایجاد کند گرچه مردم بدان رای دهند و اصرار ورزند.» ارجاع به فطرت در اخلاق اسلامی وجود دارد اما در اخلاق سکولار وجود ندارد. کسی نمی تواند جلوی فطرت قد علم کند مگر زمانی که انسان از انسانیت خار ج شده باشد. علامه جوادی عاملی می فرمایند: «فطرت متمایل به حق است.» انسان به سمت تقوا، خیر و خوبی می رود به شرط اینکه سوء تربیت خانواده و محیط انسان او را آلوده نکرده باشد. سوره انبیاء آیه 73  می فرماید: «انجام کارهای نیک را به آنها وحی کردیم». علامه طباطبایی می گوید: مفاد آیه این نیست که کارهای خیر را انجام دهید، بلکه کارهای خیر به ایشان وحی شده است. خداوند، پیامبران را برانگیخت تا از مردم میثاق فطرت را بگیرند، در وجود انسان خداگرایی وجود دارد و از بیرون به بشر داده نمی شود. آیه حکایت می کند آدمی با خوبی ها آشناست، خدا حتی کار و رفتار اخلاقی را در نهاد و سرشت ما قرار داده است. اما این نکته در اخلاق سکولار دیده نمی شود. اخلاق اسلامی یک اخلاقی است که به کُر وصل است ابتدا به وحی الهی و سپس به اهل بیت (علیهم السلام). در نهایت می توان گفت طبق اخلاق اسلامی، اخلاق سکولاریستی منبع ارسطویی و افلاطونی دارد و میانه روی در همه جا قابل قبول نیست.

 

 

 

    2