برگزاری نشست علمی_ پژوهشی با عنوان «جایگاه عقل از منظر علامه طباطبایی و ابن عاشور»
چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۴۴:۱۷
سرکار خانم ابراهیمی در ابتدای نشست بیان کردند: عقل جایگاه مهمی در مجموع معارف دینی از جمله منابع شیعی دارد و یکی از منابع ادله چهارگانه در فقه شیعه می باشد، و فهم معارف سه گانه اعتقادات، اخلاقیات و عبادات بر عهده عقل است. هدف از قوه عقل استفاده آن در فهم و درک آیات می باشد .علامه طباطبایی در بسیاری از موارد از جمله آیات اعتقادی از عقل بهرهی کثیری برده است، و از نظر ایشان، عقل فطری زیر بنا و اصل نعمت الهی است و آن را به عقل نظری و عملی تقسیم کرده است. و با بهره برداری از عقل عملی و نظری آیات را تبیین نموده که بر خلاف روایات نباشند. علامه در تفسیر خود به تأویلات اشاره نکرده و عمده تفسیر ایشان عقلی ادبی و مطابق با ظاهر قرآن است.
در ادامه ایشان تاکید کردند: در تفسیر المیزان عقل ویژگی های به خصوصی دارد از جمله؛ جمع بین دو شیوهی تربیتی و موضوعی، مطرح نمودن هر مسئله و وحدت موضوعی هر سوره، قائل بودن به اینکه روح کلی بر سرتاسر قرآن حاکم است، عینیت بخشیدن به مسئله که القرآن یُفسر بعضه بعضا، نحوه و چگونگی رسیدن حقایق تفسیر و دقایق تأویلی قرآن کریم به خوبی مشهود می باشد. علامه در نقد و بررسی گروه های مفسران متقدم بیان کرده که بزرگترین خطای آنان این است که تفاسیر آنها نوعی تطبیق است، یعنی برخی مفسران ابتدا نطریه خود را بیان و در ادامه قرآن را بر آن تطبیق کرده اند. اما علامه، نخست در پی فهم و بیان معنای آیات است و در ادامه چنانچه از مؤیدات از علم فلسفه و عرفان و غیره بهره داشته، آنها را بیان می کرده است.
خانم ابراهیمی اذعان کردند: در خصوص کارایی عقل در قرآن دو نظریه وجود دارد: گروه اول، عقیده دارند عقل بدون هیچ محدودیتی قادر به شناخت معارف دینی است، این گروه احکام الهی را تابع احکام عقلی می دانند.گروه دوم: نقش عقل را در شناخت معارف دینی نادیده گرفته اند و تعقل در دین را نوعی بدعت و تفسیر به رای حساب کرده اند. اما علامه طباطبایی هر دو روش را مذموم دانسته و مورد نقد قرار داداه است. در رابطه با گروه اول بیان کرده که این گروه عقل نظری را برای خدای تعالی حاکم می کند یعنی در حقیقت او را محدود، محتاط و نیازمند به قوانین اعتباری می دانند. در مورد گروه دوم اشکال به صورت جدی تر وارد است، این گروه احکام عقل را بی اختیار دانسته و در شناخت خدا عاجز می داند.
استاد حوزه علمیه گفتند: ویژگی تفسیر التحریر و التنویر بدین گونه است که ابن عاشور ضمن رعایت نمودن اصول کلی بر تفاسیر مغرب زمین در تمامی تفسیر، در هر سوره ابتدا به بیان و تفاسیر و ترتیب سوره از جهت نزول، سپس عدد آیات و آراء اختلافی را بیان نموده و سپس به بیان اهداف و مقاصد سوره ها پرداخته است.
در خاتمه خانم ابراهیمی به شباهت های تفسیر المیزان و تفسیر التحریر و التنویر پرداختند و گفتند: هر دو تفسیر در معنا و فهم صفات تقریبا یکسان اند و عقل را در حوزه نظری و عملی فعال دانسته. هر دو تفسیر در بیان معانی لغوی و اصطلاحی، فهم آیات توحیدی، خلقت آسمان و زمین، خلقت انسان و تجرد روح از عقل به صورت جامع استفاده کرده اند و علامه با الهام از اهل بیت (علیهم السلام) از عقل بهرهی بیشتری برده است.