يلدای بی امام
چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۴۵:۰۹
نه، دنیای خوبی نیست .... بدون توهمه چیز تغییر کرده ...... همه درگیر خویش شده اند..... اینجا ماهها وروزها برای رسیدن به تو عجله ندارند ...... اینجا کوچه ها برای تو آبپاشی نمیشود .... گلها بدون توهم شکوفه میکنند .... جای خالی ات همه جا حس میشود ، حتی دردلهایمان .... اینجا هوا مملو از نبودنت شده است .... همه عادت کرده اند به زندگی بدون امام ، به بی عدالتی دردنیا ،به ظلم به مظلوم.... به یلدای بی امام ....
غافل ازاین که بی تو، شب یلدا که هیچ ، بلکه هرجشنی بی معناست .....
صدای رادیو تاکسی رشته افکارم را پاره می کند: (شب یلدا، بهانه ای است برای دور هم بودن ،اما ...)
از تاکسی پیاده می شوم . زیارت نامه میخوانم و وارد امامزاده کوچک دوست داشتنی ام می شوم . امام زاده ای که اگر دل تنگ کربلا باشم ، برایم کربلا می شود ، دل تنگ امام رئوف (علیه السلام ) باشم ، برایم مشهد الرضا می شود ، واگر مثل امروز دل تنگ صاحب الزمان (عج )باشم برایم جمکران می شود؛ با آن گنبد آبی فیروزه ای رنگ .
با آقا درد دل می کنم ، یلدا مگر چیزی جز به انتظار طلوع خورشید نشستن است ؟
یلدا برای من بی معنا ست آقا جانم تا وقتی شب وروزم بی توست ..... کاش همه مان ، یلدایمان را به یاد تو آقا صبح کنیم ، کاش گره بزنیم سیاهی یلدا را با سپیدی صبح آمدنت ،تا زندگیمان با کیمیای دعایت سر وسامان بگیرد.
یلدا با کرسی ودید وبازدیدش دوست داشتنی است ، با شعر خوانی حافظ زیباست .حقیقتش را بگویم آقا ، یلدای واقعی برایم اولین شب ظهورت است .
صاحب الزمانم ، ما برای آمدنت دعا می کنیم وتو برای به راه آمدنمان