پاسخ حجتالاسلام علیرضا پناهیان:
حوزه برویم یا دانشگاه؟ -2
شنبه ۷ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۳:۳۱
«حوزهی علوم اسلامی دانشگاهیان»؛ پاسخی به یک نیاز عمومی
خوشبختانه چندین سال است که جریانی به نام «حوزهی علوم اسلامی دانشگاهیان» به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در برخی دانشگاههای کشور به راه افتاده و به دانشجویان رشتههای مختلف این فرصت را میدهد که در کنار تحصیل دروس دانشگاهی، از دروس حوزوی نیز بهره ببرند. دانشجویان زیادی در این دورهها ثبت نام میکنند و در کنار دروس دانشگاهی خودشان، برخی از دروس حوزوی را میخوانند. اگرچه معمولاً برخی از آنها پس از اتمام مقطع درسی خود در دانشگاه به سراغ طلبگی میروند. یعنی اینها به این نتیجه رسیدهاند که بدون فهم دین نمیتوانند در این جامعه، درست زندگی کنند. این یک نیاز عمیق و عمومی شده است و خصوصاً کسانی که میخواهند در رشتههای علوم انسانی کار کنند به فهم دین، بسیار نیاز دارند.
امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از «روانشناس خوب» نیاز داریم
جدا از موضوعات و مسائل علوم انسانی، که نیازمند شناخت دقیق معارف دینی است، یکی از نیازهای روحی انسان «ارتباط انسان با خدا» و تضمین حیات طیبه و سعادت حیات جاودانهی اُخروی او است؛ و این فقط با فقه و فهم صحیح دین تأمین میشود. نیازهای معنوی انسان، دیگر با علوم انسانی قابل تأمین نیست.
اساساً برای اینکه بتوانیم به دینِ مردم خدمت کنیم، باید فقیه بشویم و دین را بفهمیم. و این مهمتر از آن است که برای موفقیت در سایر رشتههای علوم انسانی به سراغ فقه برویم، چون ما امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از روانشناس خوب یا متخصصین سایر رشتههای علوم انسانی نیاز داریم.
ارزشمندترین قصد برای تحصیل علم
کسی که به کسب معرفت دینی اقدام میکند و در کنار آن به هر شیوهای با مسائل زندگی بشر در علوم تجربی آشنا میشود، و به این شکل به دینِ مردم خدمت میکند، باید بداند نزد پروردگار عالم چقدر عزیز میشود و چقدر به او عنایت میشود. بعضیها میگویند: ما «میخواهیم طلبه شویم، یا میخواهیم به دانشگاه امام صادق- علیه السلام - برویم، برای اینکه رشد معنوی داشته باشیم و «آدم» بشویم.» در حالی که اینها میتوانند هدفی بالاتر از این داشته باشند و آن خدمت به دین است. چون کسی که به دین خدمت کند، خداوند عنایات بیشتری به او خواهد داشت و اصلاً حسابِ جداگانهای برای او بازخواهد کرد.
کسی که به قصد خدمت به دین و هدایت انسانها، به سراغ کسب معارف دینی برود، میتواند تغییرات ویژه در زندگی خود و عنایات الهی به خودش را لمس کند. چون خدمت به دین، ارزشمندترین خدمت است. لذت معنوی و روحیِ این شغل، شاید در هیچ شغل دیگری پیدا نشود. رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم - به امیرالمۆمنین - علیه السلام - فرمودند: «به خدا سوگند، اگر خداوند كسى را به دست تو هدایت كند برایت بهتر است از آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب مى كند؛ وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْكَ رَجُلًا خَیْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ» (کافی/5/28)
نیاز به رهبران سالم
اساساً نتیجهی نهائی تحصیل علوم و معارف دینی، رهبری کردن دلها و اندیشهها به سوی خدا و رهاسازی آنها از اسارت و بندگی طاغوت و ابلیس است. کسی که معرفت دینی پیدا کرد، چه جامعهای کوچک در اطراف خود و چه جامعهای بزرگتر در پیرامون خود را رهبری خواهد کرد و در مقام مربی جامعه قرار میگیرد. انسانها امروز بیش از هر چیزی به رهبران سالم نیاز دارند. امروز جوامع بشری بیش از پزشک و مهندس و بیش از هر شغل دیگری به رهبران اجتماعی نیاز دارند که بتوانند گروههای بزرگ انسانی را هدایت کنند.
امروز میتوانید ببینید رهبران مۆثر و خوب در این منطقهی حساس در جهان همه از عالمان دینی هستند. سه روحانی، مۆثرترین و مستقلترین شخصیتهای سیاسی هستند که پشت و پناه مردم خود هستند. رهبر عزیز انقلاب ما، حضرت آیت الله سیستانی و آقای سید حسن نصرالله. هماهنگی این دو بزرگوار با رهبر معظم انقلاب نیز برای همه مشخص است. این وضعیت تصادفی نبوده است و حزب یا جریان سیاسی خاصی هم چنین موقعیتی را پیش نیاورده است؛ این یک نیاز طبیعی است که منجر به چنین وضعیتی شده است.
کسی که به قلههای نجات بشریت علاقمند است، با وجود این شغل، چگونه میتواند به سراغ سایر مشاغل برود؟! غیر از موضوع استعداد که اگر کسی استعداد خاصی داشت طبیعتاً باید به دنبال استعداد خودش برود، ولی برای عموم مستعدین تحصیل در علوم دینی یک فرصت الهی است که بتوانند در حوزههای علمیه درس بخوانند.
نیازی حیاتی که با حضور جوانان مستعد در حوزه تأمین میشود
نیاز به عالمان دینی که به دین مردم خدمت کنند، نیاز اول حیاتی کشور است و ما نمیتوانیم این نیاز را به هیچ طریقی به جز حضور جوانان مستعد در حوزههای علمیه تأمین کنیم. جوانانی که ابتدا حوزههای علمیه به آنها خدمت خواهند کرد و سپس آنان به خدمت و صیانت از حوزههای علمیه خواهند پرداخت.
نکتهی مهم و قابل توجه این است که حوزههای علمیه برای انواع استعدادها شغلهای متنوع و ارزشمند ارائه میکند. یعنی وقتی عالم دینی شدی بنا بر استعداد و تواناییهای خاص خودت میتوانی از تحصیل در انواع شاخههای علوم دینی تا انواع خدمات از قبیل تحقیق و پژوهشگری، تبلیغ و نویسندگی، تدریس و امامت جماعت، و انواع فعالیتهای فرهنگی را در جامعه انجام دهی. کسی در طلبگی نباید نگران آیندهی شغلی خودش باشد.
طلبگی به چیزی بیش از علاقه نیاز دارد
البته تحصیل معارف دینی لیاقت هم میخواهد. ما برای تحصیل علوم دینی، نیاز به انسانهای شایسته و شریف داریم و خداوند هم خیلی در این زمینه سختگیر است. یعنی خداوند در پذیرش افراد لایق در این زمینه خیلی سختگیر است و هر کسی را نمیپذیرد. هر چند ممکن است کسانی باشند که نفوذی باشند و یا پس از حضور در حوزه ممکن است به دلائلی لیاقت خود را از دست بدهند، ولی غالباً هر کسی راه به چنین جایگاهی پیدا نمیکند.
گاهی انسان خود را لایق نمیبیند ولی علاقمند است در این راه قدم بگذارد. در این صورت باید با توسل به ائمهی هدی - علیهم السلام - و تضرع در خانهی خدا لیاقت را طلب کند و متواضعانه و متوکلانه قدم در این راه بگذارد. هرچند اساساً کسی نمیتواند به طور قاطع خود را لایق چنین جایگاهی ببیند که عُجب به دنبال خواهد آورد، ولی نباید کسی خود را به این دلیل از ورود به سلک روحانیت محروم نماید. همینکه حاضر باشد ضرورتها را بپذیرد، کافی است.
هر شغلی نیاز به علاقه هم دارد ولی در مورد طلبگی به چیزی بیش از علاقه نیاز هست؛ و انسان باید به راه و رسالت طلبگی معتقد و عاشق باشد تا توفیقات لازم را در این زمینه کسب نماید.
منبع: سایت بیان معنوی