شكرگزاری و سلامت روان
چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۷:۳۱
«شكر» در لغت، به یادآوری و تصور نعمت و اظهار آن نعمت بیان شده و نقطه مقابل آن، «كفر» یعنی فراموشی نعمت و پوشیده داشتن آن است(راغب اصفهانى، مفردات راغب، ج 2، ص 487). «شكر» در اصطلاح، به معنای ثنای جمیل بر محسن و سپاس با زبان و یا عمل است. منظور از «سپاس و ثنا» چیزی است كه مقابل شكایت و گله است. نیز شكر یعنی: اظهار نعمت منعم به واسطه اعتراف دل و زبان (على اكبر دهخدا، پیشین، ج 9، واژه هاى «شكر» و «شكرگزارى»).در تعریف «شكر» همچنین گفته شده است: «الشكرُ هو الاعترافُ له بالنعم بالغیب و اللسان» ترجمه:شكر توصیف شیء به نیكی بر وجه تعظیم و بزرگداشت برای نعمتی به وسیله زبان و اركان است(جعفر سجادى، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانى، ماده «شكر»).داشتن روحیه شكرگزاری از نشانه های سلامت روح و روان آدمی است; زیرا انسان شاكر اولا، در ساحت و حوزه شناخت و بینش به درجه ای از رشد و سلامت رسیده كه نعمت را شناخته، قدرت تمیز بین نعمت و نقمت را پیدا كرده و نیز تشخیص داده كه چه كسی این نعمت را به او عطا نموده است. از این رو، شناخت همه این موارد، جز در سایه سلامت عقل و نفس انسان میسّر نمی شود، و این رشد شناختی و سلامت نفسانی در ساحت بینش و اندیشه، او را واداشته است كه از صاحب نعمت تشكر و قدردانی نماید.
ثانیاً، داشتن روحیه شكرگزاری نشان دهنده سلامت در ساحت احساس و عواطف فرد نیز هست; زیرا احساس تشكر از صاحب نعمت در او پدیدار شده و این نشان دهنده آن است كه به آسیب های روحی و روانی همچون غرور، بخل، كینه و حسادت مبتلا نیست و در این زمینه، روح و روان او را مكدّر و مخدوش نساخته و این خود درجه ای از سلامت روان است. ثالثاً، در حوزه رفتار و واكنش بیرونی نیز ابراز تشكر و قدردانی به زبان و رفتار ظاهری نیز نشان از سلامت روح و روان است; زیرا شكر زبانی و قدردانی رفتاری فرد، می تواند نشان دهد كه فرد شاكر در حوزه شناخت و عواطف از سلامت برخوردار بوده است; زیرا چه بسا افرادی با اینكه نعمت و ارزش و منزلت برخورداری از آن را شناختند و در قلب و دل خویش نیز نسبت به صاحب این نعمت احساس رضایت مندی نموده اند، اما از ابراز این محبت و رضایت مندی در حوزه عمل و رفتار دچار مشكل هستند و رضایت قلبی خود را در زبان و عمل بروز نمی دهند، و این می تواند نشان دهنده بیماری و عدم سلامت فرد در این حوزه رفتاری و چه بسا حاكی از بیماری در دو حوزه و ساحت وجودی فرد نیز باشد. از این رو، ابراز رضایت و شكر زبانی و رفتاری نشانه سلامت روانی فرد می باشد. البته باید توجه داشت كه سلامت رفتار و عمل ظاهری در صورتی نشان از سلامت درونی فرد است كه قصد فریب و نیرنگ نداشته باشد و ظاهر از باطن حكایت نماید، نه خدای ناكرده مانند عمل ریاكارانه و منافقانه، سلامت ظاهری نشانه بیماری درونی باشد. خداوند در قرآن می فرماید:«قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـكِن لاَّ یَشْعُرُونَ» ترجمه: (بقره: 11و12)
بنا بر آنچه گذشت، انسان شاكر، هم در بعد اندیشه و فكر دارای سلامت است و هم در ساحت عواطف، احساسات، رفتار و عملكرد، این روحیه شكرگزاری خود را بروز داده است. اهمیت مسئله شكرگزاری و داشتن این روحیه در تعالیم اسلامی و سیره پیامبر و امام علی(علیهم السلام) بسیار مشهود و فراوان است. از جمله: شكر خدا و تشكر از بندگان او به عنوان وسیله و اسباب رحمت و نعمت پروردگار، بارها مورد تأكید خداوند متعال در قرآن و سنّت و سیرت پیامبران الهی و امامان معصوم(علیهم السلام)قرار گرفته است. گاهی قرآن در كنار ذكر خدا و همتای آن، فرمان شكرگزاری می دهد و از رذیلت مقابل آن یعنی «كفران نعمت» بر حذر می دارد. خداوند می فرماید: «فاذكرونى اَذكُركم و اشكروا لى و لا تكفرون.» ترجمه: (بقره: 152).گاهی هم به فراخوانی مؤمنان با استفاده از روزی پاكیزه خدا، به شكر الهی فرمان می دهد و شكر مؤمنان را نمودار یگانه پرستی آنان می شمارد از جمله می فرماید:«یا ایُّها الَّذین آمَنوا كلوا مِن طیّبات ما رزقناكم واشكروا لِلّهِ اِن كنتم ایّاه تعبدونَ» ترجمه: (بقره: 172) و انسان هرچه دارای روح و روان لطیف تر و سالم تری باشد این روحیه شكرگزاری و قدرشناسی در او افزون تر است (عبداللّه جوادى آملى، سیرت و صورت انسان در قرآن، ج 14، ص 246).
در نگرش اسلامی و تعالیم دینی ما، سپاس گزار پدر و مادر بودن را، كه از اسباب الهی در ایجاد و تكوّن انسان و نعمت های پس از آن به شمار می آیند، در كنار سپاس گزاری خداوند بیان شده و این نشان دهنده اهمیت قدرشناسی و شگرگزاری از آنان در فرهنگ قرآن و تعالیم اسلامی است. قرآن می فرماید: سپاس مرا بجا آورید و از پدر و مادرتان سپاس گزار باشید. در سوره لقمان می فرماید: «أَنِ اشْكُرْ لِى وَلِوَالِدَیْكَ إِلَىَّ الْمَصِیرُ» ترجمه: (لقمان: 14) .این شكرگزاری فقط مخصوص پدر و مادر نیست، بلكه هر انسانی كه اسباب نعمتی را برای انسان فراهم نموده شایسته شكر و سپاس است و در فرهنگ غنی اسلام، انبیای الهی و امامان معصوم(علیهم السلام)، كه بالاترین نعمت ها را برای بشر به ارمغان آوردند و در این راه، مصایب و مشكلات فراوانی نیز متحمّل شدند، شایسته شكر و سپاس فراوانند، همچنین استادان و معلمان انسان، كه عهده دار تعلیم و تربیت او شده اند، شایسته شكر و سپاس می باشند. این موضوع غنای فرهنگ اسلامی و تعالیم معصومان(علیهم السلام)را می رساند كه از هیچ امری دریغ ننموده اند و به ظرافت روح و روان انسان ها به تعلیم الهی كاملا احاطه داشته اند و در سیره عملی خود نیز به آن ملتزم بوده اند.