برگزاری نشست علمی-پژوهشی با عنوان: «بررسی الگوهای سه گانه حضور اجتماعی زنان»
دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۲۲:۰۶
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای مهدی جبرائیلی در ابتدای بحث خود حضور اجتماعی زنان در غرب را به سه دوران قبل رنسانس، بعد رنسانس و انقلاب صنعتی تقسیم کرد و در مورد هر کدام به توضیحات مختصری پرداخت و گفت: در دوران قبل از رنسانس نماد خداباوری کلیسا بوده، اما بعد از رنسانس مردم کلیسا را کنار زده و عقل را در همه ساحت های زندگی مرجع دانستند، اصالت را در دستان خود گرفتند و عقل را مبنای همه کنشگری های خود دانستند. در دوران انقلاب صنعتی، همهی کارخانه دارها و نظام های سرمایداری کارگرانشان از جنس مرد بودند و آمار مردان نیز کم، این باعث می شد که نرخ دستمزدها را کارگران معین کنند. سرمایه داران برای زیاد شدن آمار کارگران تصمیم گرفتند که زنان را به آمار کارگران اضافه کنند و با شعارهایی از قبیل استقلال زنان، آزادی زنان و ... مبنای ذائقه و گرایش زن را تغییر دادند. در نتیجه سرمایه داران به مقصود خود رسیدند، آمار کارگران افزایش یافت و کار بیشتر و مزد کمتر شد.
وی در ادامه گفت: در الگوی غرب، منظور از حضور اجتماعی زنان مساوی است با اشتغال و کار کردن آن ها و این کار کردن یکبار از جسم زن است و یکبار از جنسیت زن. در این دیدگاه نگاه به زن نگاه شیء انگارانه است و و قتی اینگونه شد زنی که مدام در حال آرایش و به خود رسیدن است، کارایی اش بهتر می شود و نتیجه آن ابتذال زنان می شود.
اما در الگوی اسلام: حضور اجتماعی زن با حضور اجتماعی مرد با توجه به تفاوت های زن و مرد فرق دارد. اسلام می گوید: زن هیچ مسئولیتی نسبت به مخارج منزل ندارد. امام علی علیه السلام می فرمایند: بهترین خصلت زنان، بدترین خصلت مردان است، زن را به انجام کارهایی که در توانش نیست مسپارید، زن گل بهار و ریحانه است و کارفرما نیست. ما معنای آیه «الرجال قوامون علی النساء» را خوب درک نکرده ایم. با استفاده از همین آیه ما آزادی زن را بیان می کنیم، این آیه می فرماید: مرد پشتیبان زن است، مرد باید باشد که زن خوب رشد کند و کج نشود؛ مانند گلی و نهالی که تازه کاشته شده و برای اینکه خوب رشد کند و کج نشود یک چوب قرار می دهند تا پشتیبان آن گل باشد، قوامون به این معنا است که مرد قوام و پشتیبان زن است تا، خوب رشد کند و آسیب ها و تکان های خارجی او را از پای درنیاورد.
استاد حوزه و دانشگاه بعد از تعریف جریان فمینیسم، به بیان الگوی سوم پرداخت و گفت: جریان فمینیسم با سنت گرایی تقابل داشت و به تفاوت های روحی، جسمی، روانشناسی، آناتومی و ... بین زن و مرد توجهی نداشتند. فقط شعار برابری و استقلال زنان را می گفتند، اما برابری در شغل و کارهای سخت که با آناتومی جسم زن تفاوت دارد را بیان نمی کردند. برابری زن و مرد در مخارج خانه را نمی دیدند. در الگوی فمینیسم مبتنی بر اومانیسم، زن در خانه در هر حال و مطلقاً تحت سلطه مرد است و مرد هرچه می گوید، همان می شود و در خارج از خانه تحت سلطه و استعمار توسط سرمایه داران است، اما در الگوی اسلام، زن در خانواده به عنوان همسر حق و حقوق دارد، نفقه و ملکیت دارد.