برگزاری نشست علمی – پژوهشی
یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۳۸:۲۱
دکتر الماسی در ابتدای بحث گفت: دو هدف در باب موضوع حکم نصب آنت های bts وجود دارد. اولین هدف از طرح این موضوع این است که بتوانیم قواعد فقهیه را با مسائل روز تطبیق دهیم یعنی مسئله ای که قبلا نبوده و امروزه به وجود آمده است. هدف دوم اینمی باشد که بتوانیم طریقه جریان استنباط فقهی و جریان قواعد فقهی را با هم بررسی کنیم. زیرا که اجتهاد کار راحتی نیست و فتوا دادن هم کار بسیار سختی است ولی در عین حال واجب کفایی است و عده ای از مردم که توانایی دارند باید فتوا دهند تا مردم را از سختی نجات دهند. در عین حال که انسان باید در مسائل فقهی محتاط باشد باید در جایی که توانایی فتوا دادن را دارد وارد شود.
وی در ادامه این مسئله را تبیین کرد وگفت: امروزه تلفن همراه کاربرد زیادی در زندگی مردم دارد اگر این تلفن همراه بخواهد کار کند نیاز به آنتن هایی دارد که امواج را بگیرد و ارسال کند، البته آنتن های فرستنده در مراکز اصلی وجود دارند و خیلی با مردم سروکار ندارد، اما آنتن های گیرنده، امواج را از آسمان می گیرند و به گوشی ها می فرستند که در اصطلاح علمی به آنها آنتن های btsگفته می شود. این آنتن ها دو حالت دارند: گاهی در مراکزی هستند که با محل زندگی انسان ها فاصله دارند که مشکل خاصی برای افراد ایجاد نمی کند. مشکل زمانی به وجود می آید که این آنتن ها در محل تجمع انسان ها و محل زندگی آنها وجود دارد، حال این سوال مطرح می شود که این موارد از نظر فقهی چگونه هستند؟ و اگر یک نفر منزلش را برای نصب آنتن اجاره دهد و به آنها اجازه دهد تا از منافع منزل استفاده کننده آیا این کار از لحاظ شرعی حرام است یا خیر؟
نکته ای که وجود دارد این می باشد که گاهی این آنتن ها در اماکن عمومی مثل پارک ها و.. نصب شده است وگاهی این آنتن ها در اماکن خصوصی مثل پشت بام و یا یک زمین شخصی هست. آیا اهالی آن محل می توانند شکایت کنند و بگویند این فرد حق ندارد این انتن را نصب کند. آیا اهالی محل چنین اجازه ای را دارند؟ این در حالی است که ما مشاهده می کنیم، در دادگاه ها وحدت رویه وجود ندارد برخی دادگاه ها حکم به قلع می دهند و برخی حکم به ماندن آنتن می دهند. از الحاظ شرعی و فقهی حکم چیست؟ سوال دیگری که مطرح است این می باشد، قوه قضاییه که تابع شرع و فقه امامیه است چرا حکم متفاوت دارد؟
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به یک نکته آموزشی اشاره کرد و گفت: برای فتوا دادن اول باید سراغ آیات و روایات رفت، اگر در آیات و روایات شریفه (بحث در روایات هم فنی است که آیا روایات متواتر است مستفیض است آیا خبر واحد است و ....) چیزی یافت نشد ، سراغ اَمارات می رویم، امارات ظواهری هستند که طریقیت به واقع دارند یعنی چیزهایی که واقع را به ما نشان نمی دهند اما طریق الی الواقع را نشان می دهد مانند خبر واحد، شهرت فتواییه، ظواهر، به هر حال اگر آیات و روایات مستقیما ناظر به این مساله نداشتیم (خبر متواتر نبود، خبر واحد هم نبود و ...) در مرحله بعد به قواعد عامه فقهیه باید مراجعه کرد. قواعدی که طریق الی الواقع قرار گرفته اند مانند قاعده اباحه و قاعده لا ضرر. در مرحله آخر که هیچ کدام از این ها نبود سراغ اصول عملیه (برائت، استصحاب، ...) می رویم.
وی اذعان کرد: مجتهد ی که حکم نصب آنتن های bts را در اماکن شخصی می خواهد بدهد ابتدا سراغ آیات می رود : آیا آیات مرتبط داریم؟ آیا روایات مرتبط داریم؟ آیا در مورد این انتن ها خبر واحد داریم و... با بررسی می بیند که اصلا در آن زمان این مسائل مطرح نبوده که بخواهد آیه یا روایت خاصی داشته باشیم. در اینجا مجتهد سراغ قواعد فقهیه می رود. اگر در قسمت قواعد فقهیه به نتیجه نرسید آنگاه سراغ اصول عملیه می رود. حال این موضوع مطرح است که چرا بحث آنتن های bts امروزه مورد دعوا قرار گرفته؟ دیدگاه های متفاوتی در این زمینه وجود دارد که بدان ها اشاره می شود :
*دیدگاه اول که حکم به حرام بودن نصب آنتن های btsدر اماکن مسکونی می دهند از قواعد فقهیه زیر استفاده کرده اند:
1. قاعده لاضرر و لاضرار «ضرر رساندن به خود و دیگری جایز نیست» انسان نمی تواند بواسطه نصب آنتن در منزل شخصی خود ضرری به دیگری برساند و سلامت دیگران را به خطر بیندازد.
صغری: نصب آنتن های btsبخاطر تشعشعات و امواج مضر است.
کبری: طبق قاعده لاضرار ضرر رساندن به دیگران حرام است
نتیجه: نصب آنتن های btsحرام است
2. قاعده تسبیب: بوسیله نصب آنتن ها نه به صورت مستقیم بلکه به صورت غیر مستقیم سبب ایجاد مشکل برای دیگری می شوند. در قاعده تسبیب گفته می شود بوسیله نصب آنتن امواجی صادر می شود که این امواج دربلند مدت سبب بیماری می شود بنابراین تسبیب بیماری حرام است.
*دیدگاه دوم: وجود دارد که قائل به جواز هستند و یکسری قواعدی را مطرح می کنند.
1. قاعده تسلط: «الناس مسلطون علی اموالهم» مردم بر اموال خود مسلط هستندو می توانند از منافع آن استفاده کنند لذا طبق این قاده شخص چون بر مال خودش مسلط است این انتن را د رمحل زندگی خود نصب کرده است.
2. قاعده لاضرر: فرض بگیرید که همسایگان از نصب آنتن توسط صاحب خانه جلوگیری کرده اند و آن شخص انتن را نصب نکرد. در اینجا به صاحب خانه ضرر وارد شده چون می توانست با نصب آنتن منفعتی را کسب کند که اکنون نتوانست. پس طبق قاعده لاضرر نباید به صاحب خانه ضرر وارد شود.
3. قاعده اهم و مهم: چیز مهم تر بر چیز مهم ارجحیت دارد در اینجا مثال غریق زده می شود که شخصی در حال غرق شدن است و نجات دادن آن مستلزم عبور از خانه دیگری بطور غصبی است که در اینجا نجات شخص غرق شده مهم تر است. اگر فرض بگیریم که آنتن ضرر دارد از طرف دیگر یافته های علمی نشان می دهد که این انتن ها منافع بسیاری در زندگی امروزه ما دارد، حتی می توان گفت زندگی امروزه به این آنتن ها وابسته شده است. در یک طرف ما هستیم و یک ضرر فرضی و در طرف دیگر ما هستیم و انتفاعات زیاد، این قاعده می گوید چون زندگی بشر به آن وابسته است اشکالی ندارد.
4. قاعده اضطرار: شما بایدبه صورت قطعی ضرری را ثابت کنید و متنابه هم باشد. در حالی که این ضرر در حد فرضیه است و به صورت صددرصد ثابت نشده است. مثلا سیگار ضرر دارد ولی حرام نیست چون ضررش متنابه نیست. یا گفته شود نباید از ماشین استفاده کرد چون ضرر دارد و جان انسان ها به خطر می افتد. طبق قاعده اضطرار نمی توان چون نظام بشری وابسته به آن است. پس مجبوریم بخاطر قاعده اضطرار حکم جواز نصب آنتن ها را بدهیم
حجت الاسلام و المسلمین آقای الماسی در خاتمه مباحث به جمع بندی پرداخت و گفت: دو دیدگاه داریم یکی می گوید: «نصب آنتن ها جایز نیست بخاطر قاعده لاضرر و قاعده تسبیب» و دیدگاه دوم می گوید: «جایز است بخاطر قاعده تسلط، قاعده لاضرر، قاعده اهم و مهم و قاعده اضطرار»، بنابراین باید بررسی کرد که این دو دیدگاه با هم تعارض دارند یا تزاحم. اگر تزاحم دارند یعنی این تزاحم قابل حل است و یک دسته بر دیگری مقدم می شود و اگر این دو دیدگاه با هم تعارض دارند هریک دیگری را ساقط می کند و هر دو از بین میروند که باید به اصول عملیه مراجعه نمود.
به نظر می رسد ادله قائلین به اباحه مقدم باشد و دیگر نوبت به اصول عملیه نمی رسد. زیرا:
اولا: اگر آنتن های btsضرر داشته باشند به طور یقینی ثابت نشده و قطعی نیست. همین مودم ها که در منازل وجود دارد و حتی همین گوشی های همراه ضررشان کمتر از آنتن ها نیست.
ثانیا: اگر هم ضرر داشته باشند ضررشان متنابه نیست.
ثالثا: اگر هم ضرر داشته باشند و ضررشان نیز متنابه باشد سازمان های نظارتی می گویند اگر آنتن ها استاندارد باشد سطح ضررشان به اندازه ای که آسیب برساند نیست و این استاندارد ها به طور مداوم چک می شوند. در نهایت باز هم اگر هم ضرر داشته باشد، در اینجا قاعده لاضرر محکوم می شود در ذیل قاعده اهم و مهم. زیرا که امروزه زندگی وابسته به امواج است.
در مجموع قاعده لاضرر نمی تواند مستمسک قرار بگیرد برای قلع و از بین بردن آنتن ها و اگر برخی از دادگاه ها حکم به قلع بدهند با احکام فقهی منطبق نیست. طبق قاعده فقهیه این اختلاف یک اختلاف اولیه است و باهم تعارض ندارند بلکه یک دیدگاه بر دیگری مقدم شده و قابل جمع هستند.